مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 7 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

آیا می دانید که «فرزند کمتر زندگی بهتر» ازکجا آمد؟...

1393/12/9 6:16
نویسنده : یه مامان
5,020 بازدید
اشتراک گذاری

“فرزند کمتر زندگی بهتر”‌ شعاری است که هرچند امروز علی الظاهر به صورت یک فرهنگ درآمده اما ریشه این فرهنگ القا شده به کشور ما و دیگر کشورهای اسلامی و جهان سوم بیانگر حقایقی است که پرده از سیاستهای غرب در راستای خفظ قدرت خود در معادلات جهانی است آن هم در شرایطی که نیروی انسانی فعال یکی از مولفه های قدرت در دنیا به شمار می آید...

 

دهه ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۵ جمعیت کشورمان بیشترین رشد را با نرخ رشد ۴.۳ درصد را تجربه کرد و این رشد جمعیت باعث شد که جمعیت کشور ما کمتر از ۲۵ سال یعنی از سال ۴۵ تا ۶۵ دوبرابر شود. حساب و کتاب آمار افزایش جمعیت اما فقط در کشور ما انجام نمی شد بلکه آمار رشد جمعیت در کشورهای مختلف و تحلیل این آمار یکی از پروژه های غرب است. به گونه ای که همین تحلیل ها منجر به شکل گیری سیاستهایی در قالب برنامه های بهداشتی سازمان جهانی بهداشت و حتی نامگذاری یک روز تحت عنوان روز جهانی جمعیت شد آن هم درست در شرایطی که جمعیت کشور ما و بسیاری از کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا رشد زیادی را تجربه می کرد.

بازخوانی پروژه های مطالعاتی غرب درباره جمعیت کشورهای اسلامی 
هدف سازمان بهداشت جهانی از اجرای برنامه‌های کنترل جمعیت در کشورهای جهان سوم و در حال توسعه‌ی مسلمانی مانند ایران را می توان در نتایج پروژه ها و پژوهش هایی صورت گرفته در کشورهای غرب پیدا کرد.

در دهه‌ی هفتاد و در زمان هنری کسینجر، مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهور وقت آمریکا، پروژه‌ای درباره‌ی تأثیر روند رشد جمعیت جهانی بر امنیت ملی آمریکا طراحی و انجام شد. این پروژه روند فزاینده‌ی رشد جمعیت جهانی را بر خلاف امنیت ملی آمریکا می‌دانست و با تشریح استراتژی آمریکا در مورد جمعیت جهانی، سیاست‌ها، راهکارها، چگونگی همکاری سازمان‌های بین‌المللی و روش ترغیب و اقناع رهبران کشورهای مورد نظر برای کاهش روند رشد جمعیت را تبیین می‌کرد. این پژوهش می گوید:‌ افزایش جمعیت در کشورهای کمتر توسعه‌یافته با منابع غنی منجر به افزایش مصرف این منابع در راستای تأمین رفاه و معیشت مردم آن کشورها شده است و در نتیجه نفت و دیگر منابع با افزایش قیمت و در واقع کاهش دسترسی غرب و آمریکا مواجه می‌شوند و منافع اقتصادی آن‌ها را به خط می‌اندازد. رابرت واکر نیز در مقاله ای بر اساس اطلاعات مجله‌ی «سیاست خارجی آمریکا» و مؤسسه‌ی «صندوق صلح» به تحلیل آمار جمعیت کشورهای مختلف پرداخته است.

وی، با اشاره به جمعیت ۸۱۰میلیونی ۲۰ کشور، تاکید می کند: این جمعیت عمدتاً‌ در آفریقا و غرب آسیا متمرکز هستند و طبق آمار سازمان ملل پیش‌بینی می‌شود ظرف مدت ۳۷ سال این میزان دو برابر شود. واکر خاطر نشان می کند: اگر رشد جمعیت در این کشورها مهار نشود، این میزان در ۲۰۵۰ به یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون نفر خواهد رسید و این بدان معناست که سهم جمعیتی این کشورها از ۱۱ درصد فعلی به ۱۸ درصد در ۲۰۵۰ خواهد رسید.

وحشت از جابجایی معادلات قدرت در جهان
این رشد جمعیت اما به معنای جابجایی معادلات قدرت در جهان است. به این مفهوم که با پیشرفت علم و تکنولوژی عواملی مانند زمین و سرمایه کمرنگ می شود و به جای آنها این نقش نیروی انسانی است که توازن معادلات قدرت جهانی را به سمت و سوی کشورهایی با نیروی انسانی بیشتر جابجا می کند. از همین روی، پس از بررسی‌های مختلف در قالب پروژه‌های متعددی که در آمریکا و کشورهای اروپایی روی رشد جمعیت در کشورهای مسلمان و در حال توسعه و تأثیر آن در معادلات سیاسی و اقتصادی جهان و جابه‌جایی احتمالی قدرت انجام گردید و تخمین زده شد که جمعیت این کشور‌ها تا سال ۱۹۹۹ به ۵ میلیارد نفر افزایش پیدا می‌کند، روز ۱۱ جولای ۱۹۸۹ روز جهانی جمعیت و سیاست‌های تنظیم خانواده، در لوای اقدامات بشردوستانه و سلامت، توسط دفتر برنامه‌ی توسعه‌ی سازمان ملل متحد تعیین شد. این روز درست معادل ۲۰ تیر ماه ۱۳۶۸ در کشور ماست ؛‌ زمانی که رفته رفته شعارهایی همچون “‌فرزند کمتر زندگی بهتر” بر ذهن مردم کشورمان حاکم میشد و تصویب قانون تنظیم خانواده و جمعیت در سال ۱۳۷۲ نیز موجب شد تا رشد جمعیت کشورمان از ۶.۸ در سال ۶۵ ظرف مدتی بسیار کوتاه تر از زمان پیش بینی شده به ۱.۳ در سال ۹۰ برسد.

چالش کاهش مسیحیان و افزایش مسلمانان
ترس و نگرانی از افزایش جمعیت کشورهای مسلمان را می توان در اظهارات دیگر اندیشمندان و تئوری پردازان غربی نیز مشاهده کرد.

ساموئل هانتینتون نظریه پرداز امریکایی نگرانی اش را اینگونه بیان می کند «توسعه جمعیّت مسلمانان بسیار بالاتر و بیشتر از کشورهاى همسایه و در کلّ جهان مى‏باشد. جمعیّت مسلمانان ۱۰ برابر جمعیّت اروپاى غربى افزایش یافته است. این تحوّل باعث تغییر موازنه دینى جهان مى‏شود. مسلمانان، ۱۸ درصد جمعیّت جهان را در سال ۱۹۸۰ داشته‏اند و پیش‏بینى مى‏شود، این میزان در سال ۲۰۰۰ به ۲۳ درصد، و در سال ۲۰۲۵ به ۳۱ درصد برسد. این افزایش بیشتر از افزایش تعداد مسیحیان خواهد بود.»

جوانان مسلمان خطری بزرگ برای غرب 
به باور وی وقتی جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله به ۲۰ درصد کل جامعه برسند ترکیب جمعیّتى چنین رشدى، ممکن است عواقب اجتماعى و سیاسى داشته باشد زیرا جوانان به دنبال اصلاحات، انقلاب و اعتراضات هستند. از لحاظ تاریخى، گروه هاى جوان ایجاد شده و به همراه آن، نهضتهاى بزرگى براه افتاده‏اند.

بنا به تاکید هانتینتون در دهه گذشته، جوانان در بسیارى از جوامع مسلمانان بیشتر از ۲۰ درصد رشد داشته ‏اند. این نسلى است که نیروهاى اجتماعى را براى سازمان ها و نهضت هاى اسلامى آماده مى‏ کند. وی به طور نمونه به افزایش نسبت جمعیّت جوانان در سال ۱۹۷۰ اشاره می کند و می افزاید:‌ در این دهه، انقلاب اسلامى ایجاد شد. افزایش ۲۰ درصدى جمعیّت جوانان را در الجزایر، در اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ منجر به پیروزى مسلمانان در انتخابات شد. از سوی دیگر جمعیّت هاى بزرگتر نیازمند منابع بیشترى هستند. مردم این جوامع در آینده مجبور خواهند شد براى رفاه خود به فکر اشغال اراضى دیگران باشند. همچنین کنار هم قرار گرفتن مسأله رشد جمعیّت در یک فرهنگ و کند بودن رشد جمعیّت در فرهنگ دیگر، نیازمند تعدیل سیاسى و جلوگیرى از خشونت است. بنا به تاکید وی جمعیّت کشورهاى اسلامى به گونه‏ اى چشمگیر در حال افزایش است. این مسأله ظرف بیست سال آینده باعث مهاجرت دسته‏جمعى جوانان مسلمان جویاى کار به غرب خواهد شد که با توجه به ظهور پدیده بیدارى اسلامى و مقابله با ارزشهاى فرهنگى غرب که براى غرب یک خطر محسوب مى‏ شود.

از سوی دیگر باید توجه داشت فروپاشی ساختار خانواده در غرب آنان را بیش از پیش با خطر انقراض نسل مواجه می کند و موج فزاینده گرایش به سوی اسلام برای آنان خطری بوالقوه محسوب می شود چراکه از نظر غربیها، جمعیّت مسلمانان تهدیدى بسیار جدّى براى جهان غرب و تمدّن هاى غربى به شمار مى ‏رود.

رفتارهای متناقض غرب در برابر مسئله واحدی چون جمعیت 
در حالی که بانک جهانى، صندوق بین المللى پول، صندوق رشد، یونیسف و یونسکو و فائو و… با ژست های انسان دوستانه و در غالب برنامه های بهداشتی سیاست های جمعیتی غرب در جوامع اسلامی و توسعه نیافته یا در حال توسعه اجرایی می کنند پاپ دوازدهم در سال ۱۹۱۵، در نطقى که ایراد کرد تأیید مى‏ کند، هر عمل جنسى که منجر به تولید نسل نگردد از نظر کلیساى کاتولیک محکوم شناخته مى‏ شود. بسیاری از کشورهای غربی مشوق‌های مالی و حمایتی گوناگونی را برای سرپرست خانواده و به خصوص مادران برای افزایش جمعیت دارند؛ زیرا رشد جمعیت نامناسب، ‌صفر یا منفی موجب شده است هرم سنی‌شان رو به پیری برود. فرانسه ،‌آلمان، روسیه و اسپانیا از جمله کشورهایی هستند که در قوانین خود با توسل به انواع و اقسام مشوقها می کوشند تا مردم کشورهای خود را به فرزند آوری تشویق کنند. بنابراین اگر چنانچه جمعیت عامل فقر، چالش های مختلف و در مجموع زندگی سخت تر است بنابراین باید همان سیاستی که در قبال کشورهای اسلامی و افریقایی اتخاذ می شود در کشورهای غربی نیز اجرایی شود. این سیاستهای متناقض در برابر یک موضوع واحد نشان از چه چیز دارد؟

پسندها (1)

نظرات (5)

مامان شبنم
9 اسفند 93 11:46
سلام بسیار جالب بود منم این رو شنیده بودم ولی خوب به نظر من شرایط کنونی تربیت و جامعه و اقتصاد و خلاصه همه چیز بیشتر از دو یا نهایت سه بچه در موارد خاص رو نمیده منظورم اینه که دیگه مثل دوره قدیم نیست که راحت چهارتا و پنج تا شش تا بچه داشتن چون هم روش های زندگی عوض شده هم روش های تربیت بچه هم امکاناتی که بچه ها نیاز دارن هم نسبت میزان درامد و تهیه امکانات توی به نظر من این روش های تشویقی واقعا مفیده البته روش تشویقی منطقی مثل کمک هزینه تحصیل یاچیزایی از این دست نه این که یه بچه به دنیا بیاد یه مبلغی بهش بدن و به سلامت به نظر من تشویق باید منطقی باشه ببخشید زیاد شد ....
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز شبنم هــــــــــی، فعلا که خیلی ها به همون یک بچه بسنده می کنن و حتی بدتر از اون از ترس همین مشکلات اصلا بچه دار نمی شن! این خیلی خیلی بد هست و اگه حتی همه ی مباحث ذکر شده رو هم کنار بگذاریم تک فرزندی نه تنها برای جامعه که برای خود بچه ها خیلی بد هست. صحبت هاتون رو درباره ی شرایط جامعه و تربیت و درآمد که ذکر کردید با گذشته متفاوت هست رو قبول داریم اما معتقدیم یه جاهایی هم باید توکل رو قوی تر کرد و به خدا تکیه کرد. اگه بخوایم اینطور فکر کنیم که ما روزی دهنده ی بچه ها هستیم و ما حافظ اونا هستیم و ما اونا رو تربیت می کنیم و با همه چیز بخوایم دو دو تا چهارتایی برخورد کنیم قطعا به همین جایی میرسیم که الان رسیدیم که خیلی ها نه تنها به یه بچه بسنده می کنن بلکه به بچه دار نشدن و راحت بودن روی می آورند. وقتی ما بچه دارها از سختی ها و ترس هامون بیشتر حرف می زنیم و از مشکلات آینده بیشتر صحبت می کنیم تا از لذت هاش مطمئنا تاثیری که روی اطرافیانمون میذاره اینه که بچه داشتن فقط دردسر هست و چقدر سختی برای آدم میاره در صورتی که لذت بچه دار شدن اینقدر زیاد هست و لحظات شیرینش جاودانه می مونه برامون که اگه دوباره برگردیم به چند سال قبل اصلا حاضر نیسیتم اون لحظه هار رو تجربه نکنیم و از دست بدیم و باز هم بچه دار شدن رو ترجیح میدیم فقط نمی دونم چرا برخورد ما برای بچه ی دوم اینقدر متفاوت میشه در صورتی که همیشه شنیدیم و گفتن که تربیت بچه های بعدی راحت تر از بچه ی اول هست. رسول خدا(ص) می فرمایند خانه ای که در آن بچه نیست برکت ندارد من به شخصه وقتی که حتی تصمیم به بچه دار شدن گرفتم واقعا دیدم که درهای رحمت و برکت خدا به روی ما باز شد و باور دارم که خدا روزی رسانه و سعی می کنم یادم نره و توی دعاهام از خدا بخوام که خودش فرزندم رو برای خودش تربیت کنه و از شر شیطان حفظش کنه و آدم هایی رو سر راهش قرار بده که به سوی خودش هدایتش کنن و میدونم که حتی وقتی من نباشم خدا هست و اونا رو حفظ می کنه و باور دارم که دعای مادر در حق فرزند مستجاب میشه... و همه ی اینها باعث میشه که دلنگرانی های من کم بشه و آرامشم بیشتر بشه چون به یک نیروی قوی تر تکیه دارم که بار سنگشن نگرانی هام روی دوش اونه... و به این آیه ایمان دارم که «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُركُم وَيُثَبِّت أَقدامَكُم» ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اگر خدا را یاری کنید، شما را یاری می‌کند و گامهایتان را استوار می‌دارد. یاری کردن خدا یعنی یاری کردن دین خدا، و یکی از وظایف من به عنوان یک زن فرزندآوری است که می تونم به وظیفه ی خودم عمل کنم و با اون دین خدا رو یاری کنم و خود خدا در این راه من رو یاری خواهد کرد و گام های من رو استوار خواهد کرد ان شاالله حالا شما ببخشید که طولانی شد راستی با نکته ای که در مورد تشویق های منطقی گفتید هم موافقیم
بابا و مامان
9 اسفند 93 17:05
سلام از نظر من با توجه به شرایطی که الان در اون اکثر خانواده ها از لحاظ اقتصادی و اجتماعی در گیر هستند بیشتر از یکی دو تا بچه نمیشه داشت چون با اوضاع اقتصادی و تربیتی که در حال حاضر بر جامعه حاکمه نمیشه یا نمی تونیم روشهای صحیح تربیتی را اونطور که درست هست و موافق نظرمون هست را به کار بگیریم و از نظر مقایسه خانواده های قدیمیتر و جدیتر می توان گفت نوع رفتار و خواسته های بچه ها در دوره های قدیم با بچه های امروزی کاملا متفاوت بود در قدیمبچه ها خودش و موظف می دونستند که حتما کمک حال پدر و مادرش باشه و خرج تراشی برای پدر و مادر نداشته باشه و اما در حال حاضر متاسفانه خواسته های کاذب زیاد هست که در اون مد نقش بسیار اساسی را بازی می کنه تو بچه های کوچیک هم این مد و مد بازی وجود داره حتی در خانواده های که مراقبت زیادی هم هست به نوعی خودش و نشون می ده و منجر به خواسته های زیاد و در نهایت فشار زندگی و عواقب بعدی اون میشه پس خانواده ها به این نتیجه می رسند فرزند کمتر زندگی بهتر و صد البته در خیلی از خانواده ها گاها خودشون دامن می زنند به خواسته ها ی نادرست و کاذب بچه هاشون ای بابا چقد جوگیر شدم و نوشتم نه که من طرفدار فرزند کمتر زندگی بهتر هستم ببخشید طولانی شد
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز و همکار نمونه ممنون که وقت گذاشیت د و نظرتون رو برامون نوشتید، در مورد مسایل اقتصادی و تربیتی و... بد نیست جوابی که برای مامان شبنم نوشتیم رو هم بخونید اما در مورد خواسته های کاذبی که بچه ها دارن و شما گفتید کاملا باهاتون موافقیم و واقعا هم خیلی هاش کاذب هستن، البته نصف بیشتر همین خواسته های کاذب هم زیر سر همون دشمنانی هست که این طرح رو ریختن مثلا خیلی هاش از توی تبلیغات ماهواره وارد خانواده ها میشه و خیلی هاش از روی چشم و هم چشمی و به صورت غیر منطقی گسترش پیدا می کنه، نمیدونم شاید یکی از دلایلی که در گذشته بچه ها کمک حال پدر و مادرها بودن همین تک فرزند نبودنشون و شلوغی خانواده ها بود و باعث میشد بچه ها کمبودها رو بیشتر درک کنن و نداشتن ها رو تجربه کنن و کوچکترها از وسایل و لباس های بزرگترها استفاده کنن و همین کمبودها بود که خود به خود خلاقیت رو وارد خانواده ها می کرد و باعث میشد بچه ها خودشون دست به اختراع و اکتشاف و ساختن وسایل مورد نیازشون از وسایل دور ریختنی و به درد نخور بکنن و... شاید خیلی در اطرافمون هم دیده باشیم که بچه هایی که از خانواده های با سطح درآمد متوسط بودن در آینده خیلی موفق تر از بچه های خانواده های پولدار و ثروتند که همیشه همه چیز در اختیارشون بوده شدن چون بلد هستن که چطوری با مشکلات و کمبودها روبرو بشن و برای رفع اون ها تلاش کنن. وقتی بچه ها توی خونه با هم دعوا و کتک کاری می کنن در واقع به مرور زمان یاد میگیرن که چطوری با دیگران ارتباط برقرار کنن بچه ای که حسادت کردن رو در کودکی نسبت به خواهر و برادر کوچکترش انجام میده و این حس رو تجربه می کنه کم کم که بزرگ تر میشه روش های غلبه بر حسادت رو هم یاد میگیره در حالی که بچه های تک فرزند از این چیزها محروم هستن و این تعاملات و این حس ها رو تجربه نمی کنن و وقتی بزرگ تر می شن ممکنه با اون حس ها مواجه بشن و روش های غلبه بر اون رو هم بلد نباشن و در زندگی آینده و کارشون خیلی می تونه تاثیرگذار باشه. شاید اگه به قول شما خانواده ها خودشون به این مسایل و خواسته های کاذب و مد و مد بازی و... دامن نزنن بچه ها کمتر به این سمت و سو ها برن چون بچه ها آینه ی وجود خود ما هستن و همونی می شن که ما هستیم و همچین ما رو زیر ذره بین دارن که گاهی شاخ های خودمون هم سبز می شه بالای سرمون!
مامان پارسا
11 اسفند 93 9:19
سلام دوست عزیز خوشحالم که در مورد دغدغه امروز جامعه مطلب گذاشتین من تمام مطالبی که شما مطرح کردید رو قبول دارم ولی این موضوع چند بعدی است و چند تا از ابعاد اون به شرایط و وضعیت خانواده ها و جامعه خودمون بر می گرده مثلا تا چند سال پیش بچه چهارم دفترچه بیمه و کوپن نداشت و مادر هم نمی تونست برای بچه سوم از مرخصی زایمان استفاده کنه و... در ضمن در حال حاضر شرایط اقتصادی بیشتر خانمها رو مجبور به اشتغال کرده خود من جزءکسایی هستم که دلم بچه دوم می خواد اما برای محمد پارسا به اندازه کافی وقت و انرژی ندارم و همیشه دچار عذاب وجدانم من تقریبا ساعت 6 می رسم خونه و پسرم هم تقریبا ساعت 9/30 می خوابه آیا این زمان که من نصفش هم تو آشپز خونه ام کم نیست حالا خستگی بماند. دلم نمی خواد ظلمی که به محمد پارسا میشه به بچه دیگه ای هم بشه .همسرم هم یه کارمنده بنده خدا چه کار دیگه ای برای افزایش در آمد میتونه بکنه. البته بهتره رسانه ها بیشتر تلاش کنند که آمار ازدواج بالا بره و طلاق کمتر بشه چون اگه جونا به وقت ازدواج نکنن و نیازهاشو ن به روش نا درست ارضا بشه یا اینکه بچه ها زیر چتر بابا و مامان نباشن و شاهد جنگ و طلاق اونها تبعات بعدی برای جامعه بیشتر از کاهش جمعیت شیعه ست . حالا از همه این حرفها که بگذریم من و علی با وجود همه مشکلات به سنت حضرت رسول عمل کردیم و خدارو شکر محمد پار سا رو هم از خدا هدیه گرفتیم و از زندگیم هم با وجود سختی هاش راض ام و شرایط بچه دوم رو هم نداریم اما شما خواهش می کنم پست هایی رو بذارین که به من و امثال من کمک کنه و راهنمایی بده چه کار کنیم که تبعات تک فرزندی و مشکلات ناشی از اون کمتر گریبان گیر ما و فرزندانمون بشه. زیاده گویی منو ببخشید فقط درد دل کردم . دوستون دارم و همراهتونم .
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز پارسا ممنون که وقت گذاشتید و نظرتون رو برامون نوشتید، یعنی شما فقط شش تا نه و نیم شب کنار پسرتون هستید اونم با احتساب وقت های حضورتون در آشپزخونه؟ اینطوری که پسر گلتون خیلی تنهاست مخصوصا با این تصمیم که گفتید میخواید تک فرزند بمونه!!! به نظرتون این ظلم بزرگ تری نیست بهش؟ با توجه به شناختی که این مدت از شما پیدا کردیم شما مامان خیلی خوبی هستید و ظاهرا فضای خونه و زندگیتون هم آرام هست و واقعا حیفه که مادری مثل شما فقط به داشتن یک فرزند بسنده کنه. مطالب زیر هم در مورد تک فرزندی هست که قبلا در مدرسه داشتیم اگه قبلا نخوندید می تونید مطالعه کنید: http://mamanschool.niniweblog.com/post690.php http://mamanschool.niniweblog.com/post713.php http://mamanschool.niniweblog.com/post1084.php درسته کنترل آمار طلاق و ازدواج در سنین پایین تر خیلی در آمار رشد جمعیت تاثیر داره اما اگه همه ی این مسایل رو هم کنار بذاریم و اصلا فکر رشد جمعیت و تعداد شیعیان و ... هم نباشیم و فقط بخوایم به بچه ی خودمون فکر کنیم باز هم حقشون نیست که تک فرزند باشن... امیدواریم که بیشتر در مورد این تصمیم مهمی که گرفتید فکر کنید. ممنون از همراهیتون و اینکه با وجود اینهمه مشغله باز هم به ما سر میزنید موفق باشید
مامان پارسا
12 اسفند 93 14:56
سلام ممنون که وقت می ذارین و جواب تک تک مامان ها رو به دقت میدیدو لینکهایی که معرفی کردید خوندم و استفاده کردم راستش من تو ابنترنت زیاد دنبال مطالبی از این دست می گردم و همیشه سعی می کنم رو خط اعتدال حرکت کنم البته به خدا هم توکل میکنم اما به اندازه شما ایمانم قوی نیست هرچند که خودش گفته ادعونی استجب لکم .و من همیشه سر نمازم دعا می کنم خدایا خودت داددی خودت نگهش دارو عاقبتش رو ختم به خیر کن اما بازم دلشوره دارم .همراهتونم این روزا کمی کمتر چون دم عید و بدو بدو ها زیاد دوستون دارم .التماس دعا
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز پارسا ما از شما مامان های مهربون ممنونیم که وقت میذارید و نظراتتون رو درباره ی مطالب مدرسه برامون می نویسید، مطمئن هستیم که ایمان شما خیلی قوی هست و ما همیشه شما رو یکی از مامان های خوب مدرسه می دونیم سعی کنید این دو آیه رو بعد از نمازهاتون بخونید: خداوند در آیات دو و سه سوره مبارکه طلاق می فرماید: «وَ مَنْ یَتَّقِ اللّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللّهُ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدْرًا» "هر کس پرهیزکاری کند، خداوند راه خروجی برای رهایی وی از مشکلات‏ قرار می ‏دهد و از طریقی که گمان ندارد، روزیش را می ‏رساند و هر کس بر خدا اعتماد کند و کار خود به وی وا گذارد، خدا برای او کفایت است. همانا خدا فرمان خویش را به نتیجه می‏رساند و آنچه را که بخواهد تخلف ندارد. راستی که خدا برای هر چیزی قدر و اندازه ‏ای معین کرده است." دعای خیرتون رو بدرقه ی پسر گلتون و همه ی بچه های دیگه بکنید که خدا حافظ و نگهدارشون باشه و از شر شیطان حفظشون کنه و به راه راست خودش هدایتشون کنه ممنون از همراهیتون در این ایام پر از کار و به قول شما بدو بدو محتاجیم به دعاتون
مامان اهورا
13 اسفند 93 1:55
سلام ،نظرات و جوابها عالی بودن و کلی استفاده کردم ،ممنون از همه دوستان ،الان ساعت 2 صبحه و من براتون تقریبا یک صفحه نظر نوشتم و بعدش پاک کردم ،امیدوارم شرایط جوری بشه مثل قدیما هرکس جرات 6تا بچه داشتن رو داشته باشه ،نمیدونید چه صفایی داره عیدها خونه مامان اینا 6تا خواهر برادر با خونوادهاشون همه دور هم ،دلم برای بچه های آینده میسوزه که باید از زبان مامان باباها قصه عمه و خاله و..بشنون و خودشون هیچوقت حس نکنن که عید دیدنی خونه عمو یعنی چی ؟عیدی گرفتن از دائی چه حسی داره ،امیدوارم همه سلامت باشید
یه مامان
پاسخ
ســلام مامان عزیز اهورا ممنون که اون موقع شب هم به مدرسه سر میزنید و برامون نظر میذارید حالا چرا اون یک صفحه که زحمت کشیدید رو پاک کردید؟ بله واقعا ما از شلوغی های خانواده مون لذت میبریم و این دور هم بودن ها خیلی باصفاست. ما هم امیدواریم که بچه های الان هم بتونن طعم این لذت ها رو بچشن و براشون قصه و افسانه نشه