تربیت جنسی؛قسمت پنجم- تبعیض جنسی
تربیت جنسی؛قسمت پنجم- تبعیض جنسی 
در این قسمت به بحث تبعیض جنسی می پردازیم...
ما در جامعه ی خودمان تبعیض جنسی داریم و این مسئله با تهاجم فرهنگی که امروزه از طریق ماهواره غالب می شود، یک مسئله ی بسیار جدی را ایجاد می کند. ارزش هایی که به بحث امروز ما مربوط می شوند شامل: احترام، حجب، اخلاق، حیا، پاکی و هرچه که به نظر شما می آید هستند.
ما این ارزش ها را باید در زندگی های خودمان پررنگ کنیم. امروزه ما با مشکل افراد دوجنسیتی روبه رو هستیم. ما در قبل با افرادی مواجه بودیم که از نظر جسمی مشخص نبود که مرد هستند یا زن و با عمل جراحی تکلیف یک سره می شد و یا زن می شدند یا مرد و این حالت خیلی به ندرت بود. یک مسئله هم داشتیم به نام هم جنس گراها که این مسئله هم در طول تاریخ بوده ولی متاسفانه پدیده ای به وجود آمده به نام ترانسمیشن سکشوال یا تی اس، کسانی که ذهنیت خلاف جنسیت خودشان را دارند و این یعنی یک فاجعه.
دخترهایی که از لحاظ جسم کاملاً دختر و زن هستند ولی از لحاظ ذهنیت می خواهد که مرد باشد و بالعکس. یعنی دختری که در ذهن از جنسیت خودش بیزار است را با عمل جراحی تبدیل به مرد کنند؛ و مرد را تبدیل به زن کنند. این مسئله در کشورهایی مثل کشور ما بیشتر اتفاق می افتد؛ چون تبعیض جنسی که بسیار پایه ی قوی در جامعه ی ما دارد، آدم ها را از جنسیت خودشان بیزار می کند و بعد این فاجعه ها به وجود می آید.
تمام صحبت ما در این مبحث این است که طوری رفتار کنید که بچه ها از جنسیتی که دارند رضایت داشته باشند. بچه ی زیر 6 سال غریزه ی جنسی ندارد و قرار نیست چیزی در مورد رابطه ی جنسی بداند یا بفهمد فقط و فقط باید از جنسیت خودش احساس رضایت را از والدین بگیرد تا خودش هم از جنسیت خودش راضی باشد. از این که من زن هستم و یا مرد هستم، احساس رضایت داشته باشم و قادر باشم رابطه ی صحیح با نیمه ی دومم برقرار کنم. پایه ی بهداشت جنسی همین نکته است. و از خانواده و از اعتقادات و باورهای ما شروع می شود. این جا است که ما در سنت خودمان حرف برای گفتن زیاد داریم و هم چنین جهت نگاه که همیشه تأکید می کنم این جا اهمیت پیدا می کند.
تا به حال انسان دیده اید؟ هرچه ما می بینیم، زن یا مرد است. ما در نقش هایمان می بینیم. نقش های تابع زن بودن چه هستند؟ اول، فرزند دختر هستند، بعد همسر می شوند و بعد مادر می شوند. در مورد مردها هم همینطور، اول فرزند پسر، بعد همسر و بعد پدر می شوند. زن و مرد با هم در چه حوزه هایی ارتباط دارند؟ ارتباط فکری(آموزشی)، معنوی(ارتباط با عارف یا زاهد و غیره)، ارتباط عاطفی، ارتباط جسمی(بغل کردن یا بوسیدن و دست دادن و غیره)، ارتباط جنسی.
در سه حوزه ی اول یعنی فکری و معنوی و عاطفی، هر زن و مردی می توانند با هم رابطه داشته باشند و شرع هم به ما اجازه داده، ما با حفظ ارزش ها مثل حجب، اخلاق و حیا و پاکی در این سه حوزه آزاد هستیم که با جنس مخالف ارتباط داشته باشیم ، دانشگاه ها، سخنرانی ها و غیره این ارتباط هست. چهار ارتباط اول (فکری، معنوی، عاطفی، جسمی) را فقط والدین و محارم می توانند داشته باشند یعنی با اضافه شدن رابطه ی جسمی دیگر باید محرم باشیم و بحث محرم و نامحرم مطرح می شود که جزء اعتقادات ما است. حال اگر رابطه ی جنسی اضافه شود این پنج حوزه ی کامل فقط مخصوص همسران است.
از نظر پوشش آن گونه که جلوی همسرانمان هستیم جلوی پدر و مادرمان هم می رویم؟ وقتی با والدینمان نمی توانیم با هر پوششی که دلمان می خواهد باشیم پس با فرزندانمان هم نمی توانیم. به این دلیل است که ما به این ارزش ها (احترام، حُجب، اخلاق، حیا و پاکی) نیاز داریم و این ارزش ها باید تعریف شوند و کاربردی شوند.
گرسنگی «خواست» است و غذا «خواسته» است و لذت به دنبال گرسنگی است نه غذا؛ حال در بحث جنسی، پوشش لباس، فاصله ی میان خواست و خواسته را زیاد می کند. چرا زن و مرد و حتی زن و شوهر باید برای هم عادی شوند؟ اصل پوشش برای این است که این فاصله زیاد شود، گرسنگی به وجود آید تا وقتی غذا می خورد لذت ببرد. ما همان کاری که با فست فود کردیم را داریم با رابطه ی همسران هم انجام می دهیم.
حجاب می تواند نباشد، اما اگر نباشد طبیعتاً فاصله ی خواست و خواسته نزدیک می شود. الآن توی هر خیابانی که می رویم پر از فست فود است حالا اگر خیابان ها پر از زن و مرد برهنه باشد چه می شود؟ پوشش برای این است که فاصله ی خواست و خواسته زیاد شود؛ وقتی پدر و مادر پوشش خودشان را رعایت نمی کنند این فاصله را برای فرزندشان کم می کنند و وقتی عادت به وجود می آید یعنی بی میل است. آیا این خوب است که بچه های ما بدون میل جنسی بزرگ شوند و یا با احساس گناه بزرگ شوند؟ یا این که با یک میل کنترل شده و تعریف شده بزرگ شوند تا از زندگی زناشویی شان لذت ببرند. این حرف خیلی اشتباه است که مادر برهنه بگردد تا پسر عادت کند و بالعکس، بچه ها با محارم نباید عادت کنند.
همسران عمیق ترین ارتباط را دارند چون شامل هر پنج حوزه است و در تمام این حوزه ها ارزش ها باید حضور داشته باشند و حرمت ها و حریم ها حفظ شوند.
در قسمت آینده با بحث سوالهای کودکان در خدمتتان هستیم؛ با ما همراه باشید...
امیدواریم باز هم شاهد حضورتون در مدرسه باشیم
و...
من برای لحظاتی به قول معروف هنگ کرده بودم و از اینکه اون خودش یک زن متاهله و داره این حرفو میزنه متعجب بودم.
وقتی جوابهای منو در ارتباط با مضرات و مشکلات آتی این هم خانگی شنید قدری ساکت شد ولی قانع نمیشد و یک دلیل برای هرچیزی که میگفتم داشت تا اینکه گفتم تو خودت حاضری اگه فرهنگ جامعه ما عوض شد و همه این موضوع رو پذیرفتند و دخترت خواست یک همچین کاری بکنه رضایت بدی که قبل از ازدواج با مرد جوانی هم خانه بشه؟؟؟
لحظاتی سکونت کردو گفت :نه چون می ترسم سربچه ام بلایی بیاره 
اینجا بود که فهمیدم نگاه این افراد چقدر سطحی و زودگذره و به عواقب ونهایت حرفی که می زنند توجهی ندارن.
این بود که تصمیم گرفتم در مورد نظرات این چنینی این آدم فقط باجبار شنونده باشم ...
به قول آقای قرائتی آدمی که خواب باشه با یه پچی بیدار میشه ولی آدمی که خودش رو به خواب زده با لگد هم بیدار نمیشه، حکایت اینجور آدم ها که همه نوع معنویتی رو توی جامعه لمس کردند و زرق و برق ظواهر غرب اونا رو شیفته ی خودشون کرده و بدون اینکه ذات خودشون اونها رو قبول داشته باشه از اون فرهنگ طرفداری و حمایت می کنند هم حکایت همون آدمهاییه که خودشون رو به خواب زدند و با لگد هم بیدار نمیشن.
توی دستورات دینی هم همونطور که قبلا اشاره کردیم از بحث هایی که می دونید سرانجامی در پی نداره «مراء» نام داره و مسلمونها رو از اونها پرهیز داده، ولی نکته ای که توی این موارد به ذهنمون می رسه و لازم می دونیم اشاره کنیم، فضایی هست که ایجاد میشه و بچه ها هم ناخودآگاه توی اون فضا قرار می گیرند.
وقتی چنین بحث هایی پیش می آد و بچه ها هم در جریان اون قرار می گیرند متاسفانه به دلیل شکل نگرفتن اعتقاداتشون و مستحکم نشدن اون ممکنه که تحت تاثیر قرار بگیرند و یا خدایی ناکرده به شک بیافتند.
راهکارهای پیشنهادی:
باید توجه داشته باشیم که وقتی کسی از اطرافیانمون رو دیدیم که نمی خواهد زیر بار حرف منطق برود ، رابطه امون رو باهاش محدود کنیم، اگر جزء فامیلهایی هست که نمیشه باهاش قطع رابطه کرد و صله ی رحم رو ترک کرد، بهتره صله ی رحم رو به راه هایی دورادور بیشتر متمرکز کنیم ، مثلا تلفنی زود به زود جویای حالش بشیم و یا با کارت پستال و فرستادن هدیه محبتمون رو بهش نشون بدیم، ولی خودمون و بچه هامون رو زیاد باهاشون روبه رو نکنیم. اینکه گفتم خودمون، برای مواقعی هست ممکنه اون حرف ها ذره ای ذهن خودمون رو هم مشوش کنه و از اینکه برای اون جواب بی منطق نمی تونیم جوابی پیدا کنیم اذیت بشیم. در مورد صله رحم برای اطمینان بیشتر می تونید نظر مرجع تقلید خودتون رو در این زمینه جویا بشید. مثلا نظر آیت الله مکارم درباره صله رحم با اقوامی که اهل گناه هستن اینه که : «هرگاه ادامه رابطه با آنها مفسده داشته باشد و يا ترك آن موجب نهي از منكر آنان شود مي‌توان موقّتآ آن را ترك كرد. در غير اين دو صورت، بايد در حدّ واجب صله رحم كرد، و در عين حال امر به معروف و نهي از منكر با زبان خوش فراموش نشود.»
یادتون باشه اگه بچه ها ناخودآگاه توی همچین فضایی قرار گرفتند باید تا اونجا که می تونیم از اعتقاداتمون بدون ایجاد فضای تشنج دفاع کنیم؛ چون اصولا چنین افرادی سعی می کنند با سفسطه گری خودشون رو برنده ی یه مناظره نشون بدن و این برای جوی که بچه ها توش قرار دارند خیلی بد هست. پس ابتدا آرامش و بعد دفاع از دانسته ها و کم کم عوض کردن جریان بحث.
باید برای چنین بحث هایی از قبل آمادگی داشته باشیم، چرا که دشمن شدیدا در حال عوض کردن جریانات فکری ما هست و با سیل عظیم به حساب روشنفکری ای که داریم رو به رو میشیم می تونیم این رو بفهمیم و لمس کنیم. برای این منظور هم ان شاءالله در آینده پستی با عنوان تجربه ی ناموفق خواهیم داشت و با یک پیشنهاد همدیگه رو توی این راه یاری خواهیم کرد.
ممنون از اینکه نظرای خوبتون رو برامون می نویسید و وقت می گذارید...
براتون توی تمام مراحل زندگیتون آرزوی موفقیت داریم.