مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

سی بازیِ سکون، برای سی روز

1393/4/16 5:30
نویسنده : یه مامان
8,456 بازدید
اشتراک گذاری

بازی هایی برای ایام ماه رمضان

یکی از راه هایی که می تونه خاطره ی خوبی از ایام روزه داری برای بچه هامون به جا بذاره اینه که توی این ایام سعی کنیم خیلی بهشون خوش بگذره و سفره ی افطار خیلی بیشتر به دلشون بچسبه.

این یه زاویه از قضیه بود و زاویه ی دیگه اش هم یه مامانِ خسته اس که ضعف داره و دوست داره بخوابه و یا حال و حوصله ی خیلی از بازی ها رو نداره.

حالا برای اینکه بین این دو تا کفه ی ترازو تعادل ایجاد کنیم، یه سری از بازی ها رو پیشنهاد می کنیم که احتیاج به حداقل انرژی رو داره ولی می تونه برای بچه ها و بلکه خودِ ما جذاب باشه.

هر روز یه بازی رو انتخاب کنید و باهاش برای خودتون و فرزند دلبندتون خاطره سازی کنید...

نمونه ی 1، قایم موشک بدون بدو بدو!

یکی از بازی های مورد علاقه ی دختر من «قایم باشک» هست، به حدی این بازی رو دوست داره که اگه ساعت ها هم مشغول این بازی باشه خسته نمی شه.

یه روز که واقعا خسته بودم و اصلا توان دویدن و دنبال هم بازی رو نداشتم، پیشنهاد دادم که دنبال عروسکش بگرده، به این ترتیب که دخترم از اتاق بیرون می رفت و من عروسک کوچولوش رو یه جا قایم می کردم و وقتی دخترم بر میگشت با راهنمایی های من باید به عروسکش برسه. راهنمایی دست زدن رو که مستحضر هستید، به این ترتیب که با نزدیک شدن او به عروسک صدای دست های من هم بیشتر بشه، ولی متاسفانه سن دختر من به این راهنمایی جواب نداد و مجبور شدم راهنمایی های دیگه ای انجام بدم، مثلا اینکه ببین توی اتاق یه وسیله ی نارنجی پیدا کن ، نزدیک همونه (با توجه به اینکه رنگ ها رو تازه یاد گرفته بود و فکر می کردم این روش به کاربردی شدن اطلاعاتش کمک می کنه و اشتباهاتش هم کمتر میشه) و یا اینکه پشت پای چپت، زیر یه وسیله اس (و به این ترتیب دست چپ و راست و زیر و رو و ... رو خیلی خوب یاد می گرفت). و به این ترتیب بود که با یه تیر می تونیم نشان های زیادی بزنیم.

ورژن دیگه و پیشرفته ترِ این بازی به این ترتیب بود که من گوشیِ موبایلم رو قایم می کردم و بعد به دخترم میگفتم بیاد و پیداش کنه و با تلفن منزل با گوشی ام تماس می گرفتم و دخترم باید از روی صدا به گوشیم می رسید، این بازی خیلی براش جذاب بود و در طی انجام این بازی خلاقیت خودم برای مخفی سازی بسی رشد پیدا کرد و ناگفته نمونه که هنر پیدا کردن وسایل مخفی شده هم توسط دخترم افزون تر از پیش شد.بی حوصله

از معایب بازی می تونه این باشه که بیشتر مخفیگاه های خونه لو میره و بعدا کار خودتون سخت میشه. ترسو

نمونه ی 2، ببین و بگو

حتما برنامه ی ببین و بگو رو یادتون هست! این بازی هم می تونه هم مهیج و آموزنده باشه و هم برای ایام روزه داری که احتیاج به تحرک کمتری داریم مناسب باشه؛ البته ناگفته نمونه که این بازی برای بچه های بزرگتر از سن دختر من (2 سال) بیشتر و بهتر جواب میده.

روش این بازی اینه که یه سری وسایل رو توی چند ثانیه به بچه نشون میدیم و بعد می خوایم بدون نگاه کردن به اونها وسایل رو نام ببره. البته انواع ببین و بگوها رو می تونیم طراحی کنیم .

نمونه ی 3، اسم و فامیل

دیگه واقعا این بازی نیاز به توضیح نداره و کـــــــــــــــــــــــاملا بدون شرحه! ولی اگه احساس می کنید واقعا احتیاج به شرح داره در خدمتتون هستیم.چشمک

نمونه ی 4، حدس بزن

از مزایای پوشکی که برای دخترم انتخاب کرده بودم این بود که عکس های جالب و متنوعی روش داشت. به این ترتیب هر وقت می خواستم پوشکش رو عوض کنم، بهش می گفتم حدس بزن پوشک جدید چه عکسی روش داره  و اون بدون مقاومت در عوض کردن پوشک سعی می کرد حدس بزنه و بعضی وقتها هم کمکش می کردم و این کمک در راستای یادگیری های بیشتر بود، مثلا برای خرگوش می گفتم: اون که گوشاش درازه و هویج می خوره و ...

بیشتر از حدس زدن ها ، راهنمایی ها می تونست جذاب باشه، بعضی وقتها اول کلمات رو برای حدس زدن می گفتم و اون باید حدس میزد. با این راهنمایی ها آموزش های زیادی رو که به طور مستقیم جوابگو نیستند، به بچه ها هم می تونیم بدیم و ازش لذت ببریم.

حالا این بازی رو میشه با یه کلمه ای که توی ذهنتون دارید شروع کنید و اون باید حدس بزنه و راهنمایی های هدفدار شما هم کمک کننده باشه.

این بازی برای مواقعی که دارید کارهای منزل رو انجام میدید هم، خوبه.

نمونه ی 5، تشخیص تغییر

یه روز عکس داخل قاب عکس اتاق رو عوض کردم و وقتی دخترم وارد اتاق شد بلافاصله متوجه اون شد؛ و این شد که این بازی هم نمونه ای شد برای بازی های ما؛ به این ترتیب که خوب به اتاق نگاه می کنه و بعد میره بیرون و من یه چیزی رو جابجا می کنم و اون باید بعد از ورودش به اتاق اون تغییر رو نام ببره. خصوصیت خوبی که این بازی به همراه داره اینه که دقت بچه ها رو زیاد می کنه و اونها ناخودآگاه بادقت بیشتری به اطرافشون نگاه می کنند. البته اگه توی اتاق خودش این بازی انجام بشه علاوه بر محاسن ذکر شده این خوبی رو داره که جای وسایلش بهتر یادش می مونه و بعد برای تمیز کردن اتاقش ازش کمک می گیرید و میگید اگه گفتی جای این وسیله کجا بود!شیطانخندونک

نمونه ی 6، ماشین تولید صداهای مختلف

نمونه ی 7، قطاربازی

نمونه ی 8، انگشت های جادویی

نمونه ی 9، بازی با اسامی حیوانات

نمونه ی 10، بازی پرتاب دکمه

نمونه ی 11، چه شکلی شدی؟

توی این بازی باید طرح های انواع لباس رو  روی پارچه و یا کاغذهای رنگی بکشید و همچنین عکس صورت فرزندتون رو بوسیله ی قیچی دربیارید. حتی به جای لباس میشه از تن انواع حیوانات و گیاهان استفاده کرد. بعد از اینکه کلی سر و بدن داریم از کودک بخواهیم که شکلهای مختلف رو با اونها درست کنه و برای هر کدومشون یه قصه تعریف کنید، بعد از مدتی می تونید از خودش بخواهید که یه قصه براش بگه. اینطوری خودش رو به جای هر شخصیت تصور می کنه و خیلی بیشتر از اون داستان لذت می بره. علاوه بر اینها به رشد قوه ی تخیلش هم کمک می کنه!زیبا

نمونه ی 12، دست بزن، لمس کن!

نمونه ی 13، قدم رو

نمونه ی 14، این کیه؟

نمونه ی 15، خوب گوش کن!

نمونه ی 16، ماهیگیری

نمونه ی 17، نقاشی با شمع

نمونه ی 18، بازی با تخیل

نمونه ی 19، لمس و حدس

نمونه ی 20، تفکر خلاق

نمونه ی 21، جورکردن تصاویر حیوانات

نمونه ی 22، این نقاشیِ چیه؟

یکی از کارهایی که می تونه بچه ها رو سرگرم کنه اینه که نقاشی های کوچیکی رو بسته به سنشون بکشیم و ازشون بخواهیم که بگن این عکس چیه؟

خوبیه این بازی اینه که انعطاف پذیره و بسته به سن بچه ها می تونه پیشرفته تر هم بشه. مثلا یادمه زمان بچگی خودمون دایی و خاله ام برای سرگرم کردنمون نقاشی های ویژه ای می کشیدند و بعضی از اونها حتی حالت فکاهی هم بود و ازمون می خواستند که بگیم اونا چی هستند؟ اینطوری اوقات هیجان انگیز و خوشی رو سپری می کردیم. حتما دهه شصتی های  عزیز در جریان اونها هستید، برای یادآوری نمونه هایی از اونها رو میذاریم و اگه شما هم نمونه هایی داشتید خوشحال میشیم ببینیمشون.

 

این عکس زرافه ای هست که از پشت پنجره داره رویت میشه خندونک

 

این هم دو تا مرد مکزیکی که در حال حمل نردبان هستند و از زاویه ی بالا داریم به قضیه نگاه می کنیمخندونک

 

و این آقایی که از ناحیه ی سر بدون بهره از مو هست و داره از پشت دیوار سرک میکشهخندونک

و همینطور الی آخر ادامه ی ماجرا بود و در آخر وقتی چیزی به ذهنشون نمی رسید، به این نقاشی پناه می بردند:

 

این نقطه هر چیزی می تونه باشه، مثلا یه مرد که در حال رفتنه و از دور داریم می بینیمش، و یا یه خانمی در حال آمدن از دور، و یا یه مورچه و یا یه سوسک و هر چیز دیگه ... حتی ممکن بود جواب این نقطه داستانی بود که باید اون رو حدس می زدیم خندونک

نمونه ی 23، طرح معما و چیستان

نمونه هایی رو توی مدرسه توی قسمت معما و چیستان داریم؛ حتما خودتون هم کلی معما و چیستان دیگه بلدید که می تونه ایام رو به خوشی پر بکنه. 

نمونه ی 24، ما ما مجسمانه، به حالتِ...

 این بازی رو که شاید خیلی از ماها بلد باشیم مختص زمان بچگی هامونه و یه نوستالوزیه برای هممون. روش بازی به این ترتیب هست که یکی که لیدرِ بازی هست با صدای بلند میگه: «ما، ما، مجسمانه به حالتِ ... » این نقطه چین می تونه با انواع کارها پر بشه، مثلا «مسواک زدن»، «جارو کشیدن»، «رانندگی کردن» و... . بعد از این جمله افراد ِ بازی همون کار رو به صورت پانتومیم اجرا می کنند تا زمانی که لیدر بازی فرمان استپ بده؛ اونوقت همه باید به حالت مجسمه خشک بشن و اون لیدر بوسیله ی کارهایی سعی می کنه که بقیه ی بچه ها رو بخندونه، آخرین نفری که تونست توی همین حالت باقی بمونه برنده است و دفعه ی بعد اون لیدر میشه.

دونفری هم میشه این بازی رو انجام داد و اگه تا یه زمان مشخص مجسمه بتونه به همون حالت باقی بمونه، لیدر میشه.

 نمونه ی 25، بخور و حدس بزن!

این بازی به این ترتیب هست که چند نوع میوه رو برای فرزندتون پوست می کنید و قطعه قطعه می کنید، بعد اون باید چشماش رو ببنده و دهنش رو باز کنه تا شما قطعه ای از میوه در دهنش بذارید و اون با خوردنش باید حدس بزنه که چه میوه ای بود، این بازی اهداف مهم تری پشت پرده داره مخصوصا برای بچه هایی که خوب میوه نمی خورن و میشه با تشویق های خیلی هیجانی اشتیاقشون رو به ادامه ی بازی بشتر و بیشتر کرد!خندونک در جریان هستید که...چشمکزیبا

نمونه ی 26، بشین و پاشو

این بازی در عین سادگی میتونه خیلی برای بچه ها دوست داشتنی باشه، به این ترتیب که با یک حالت ریتمیک ازشون می خوایم که کارها و حالات مختلف رو انجام بدن مثلا شعر زیر رو میخونیم و همزمان حرکات گفته شده رو انجام میدیم اینطوری براشون تمرینی میشه تا تمرکز روی شنیده ها و انجام سریع و درست اونا رو یاد میگیرن :

میشینیم، چشمامونو می بندیم

پا میشیم، چشمامونو باز میکنیم

دست می زنیم و می خندیم و یا ( می چرخیم و میچرخیم، دست میزنیم و میچرخیم، راه میریم و راه میریم،می خندیم و می خندیم و.... ) 

نمونه ی 27، پانتومیم

فکر کنم این بازی هم به توضیح نیازی نداشته باشه البته در صورت نیاز بفرمایید، ما در خدمتیم...

نمونه ی 28، اسب سواری در حالت خوابیده!

این بازی هم مخصوص بچگی های خودمون هست و فکر می کنم خیلی از مامان ها بلد باشن، به این ترتیب که باید به حالت دراز کشیده روی زمین بخوابید و پاهاتون رو توی شکمتون جمع کنید، بعد کودکتون روی پاتون میشینه و شما اون رو بالا و پایین می برید و پوتکا پوتکا می کنید، برای هیجانش هم میشه همراه با صدای شیهه ی اسب سرعت و ارتفاع رو کم و زیاد کرد! این بازی برای وقتایی خوبه که حسابی فعالیت کردید و خسته شدید و میخواید یه کم دراز بکشید و کمری صاف کنید اما با مخالفت بچه ها و درخواست بازی اونا روبرو میشیدعینک

نمونه ی 29، گل یا پوچِ کاسه ای

 توی این بازی اجتیاج به چند تا کاسه ی هم شکل داریم که همه رو برعکس قرار دادیم و یه شیء کوچیکی که زیر کاسه ها جا بشه . حالا اون شی و یا گُل رو زیر یه کدوم از کاسه ها میذاریم و شروع می کنیم کاسه ها رو جابجا می کنیم و به این ترتیب بعد از چند بار جابجایی ، طرف مقابل باید بگه که گُل زیر کدوم کاسه اس.

من این بازی رو از 18 ماهگی با فرزندم انجام دادم، ولی به این ترتیب که کاسه ها در رنگ ها و اندازه های مختلف بودند و گُل هم یه توپ کوچیکی بود که توش ساچمه داشت و با حرکت تولید صدا می کرد. بعد از گذاشتن توپ اعلام می کردم که زیر کاسه ی چه رنگی گذاشتم و اون رو جابجا می کردم، البته توی این قسمت نوار رو آهسته ببینیدخندونک، بعد از ایست ازش می خواستم که بگه تو کدوم کاسه توپ رو گذاشتم. البته در جریان رنگ آموزیشون تاکید می کردم که زیر مثلا کاسه ی آبی بود و الان کاسه ی آبی کجاست؟ و به این ترتیب با هم نحوه ی بازی آشنا شد و این حرکت کاسه های رنگی براش جالب بود، و هم اون قضیه ی رنگ آموزی رو براش تکرار می کردم، البته با بازی و کاملا دوست داشتنی.محبت

نمونه ی 30، خانواده ی آقای پا

این بازی رو از زبون مامانِ حدیثِ عزیز می نویسیم، البته مشابهش رو توی انگشت های جادویی داشتیم ولی خب این هم سبکیه برای خودش. یه دفعه برای سرگرم کردن حدیث, کف همه انگشت های پام چشم و دهن های متفاوتی کشیدم و خوابیدم . حدیث روبروی کف پاهام نشسته بود و با انگشت ها حرف می زد . من هم مجبور بودم به جای تک تک شون تغییر صدا بدم و مدام انگشت ها را تکون بدم . حدیث خیلی از این بازی کیف کرده بود و بعد از دو سه ساعت ( که من نصفش را تو خواب باهاش حرف زده بودم ) هم اجازه نمی داد پاشم .. خلاصه اون روز به یه زحمتی تونستم از شر این دوست جونا خلاص شم ! 

البته ناگفته نمونه که این بازی ها توی سرحال آوردن شما هم نقش بسزایی می تونه داشته باشه. امتحان کنید، پشیمون نمیشید!

پسندها (7)

نظرات (13)

مامان پریسا
16 تیر 93 6:37
سلام صبح زیباتون به خیر و شادی. طاعات و عبادات هم قبول باشه بالاخره اومدم
یه مامان
پاسخ
سلام مامـــــــــــــــــــان عزیـــــــــــــــز پریساخانووووووم گل وقت شما هم به خیر و شادی باشه ان شاءالله و همچنین طاعات و عباداتتون قبول درگاه احدیت. خیـــــــــــــــــــــــــــلی خوش اومدید. راستی با گرمای جنوب و ماه رمضون چیکار می کنید؟! ثواب روزه های شما چند برابرِ روزه های ماست! برامون خیلی دعــــــــــــــــــــــــا کنید.
مامان پریسا
16 تیر 93 6:56
خدا بهتون عمر بده اتفاقا همین دیروز حسابی خسته و کلافه شده بودم و پریسا هم حوصلش سر رفته بود. داشتم فکر میکردم اگر یه سر بیام اینجا حتما ایده ایی پیدا میکنم که مشکل من و دخترم حل بشه. خدا رو شکر شاهد از غیب رسید
یه مامان
پاسخ
بالاخره وقتی بنده ی خوبی مثل شما اون هم با دهن روزه یه خواسته ای داشته باشه، اجابتش هم سریع انجام میشه. راستی برا ما هم دعا کنید، شدیدا نیازمندیم
مامان پریسا
16 تیر 93 6:58
در مورد شماره ی 24 ما الان یه شعر جدید میخونیم بچه ها یا بچه حرکات بپر بپر یا ریتمیک از خودش در میاره و ما میخونیم : هر کی شکلک دراره شکل عروسک دراره 1 - 2 - 3 عدد 3 رو که گفتیم باید یه شکل به خودش بگیره و ساکن با ایسته.
یه مامان
پاسخ
اع! چه خوب شد که گفتید، این هم بود. البته اگه باز هم بازیِ جدیدی به ذهنتون رسید خوشحال میشیم بشنویم و اگه تعدادش به یه حدی رسید توی یه پست دیگه ازش استفاده کنیم.
❀مامان علی خوشتیپ❀
16 تیر 93 8:03
خیلی عالی بودن.ممنوووون هر چند خیلیاشو بازی میکنیم با هم ولی حتی خوندنشونم آدمو به وجد میاره
یه مامان
پاسخ
خواااااااااااااااااااااهش میشه! البته اگه بازی ای هست که شما بلیدید و نوشته نشده خوشحال میشیم برامون بنویسید تا بازی های ماه رمضون ورژن ِ مامانها رو توی یه پست جدید قرار بدیم. راستی بعد از این همه توضیح، کوچولو خوب هستند؟
مامان فرنيا
16 تیر 93 8:20
ممنون خيلي بازيهاي جالبي هستند خيليهاشون را بلد بودم اما كنار هم گذاشتن اين همه بازي ميتونه يك بايگاني باشه كه هر روزيك بازي جديد داشته باشيم و هي فكر نكنيم به بازيهاي مختلف يكجورايي كاسه چه كنم بازيها ديگه هميشه پره
یه مامان
پاسخ
خواهش میشه! خوشحالیم که مورد توجهتون قرار گرفته. بـــــــله همینطوره! خیلی از این بازی ها از زمان کودکیِ خودمون هستش . بد نیست هر چند وقت یه بار خاطراتمون رو گردگیری ای بکنیم .
مامان شبنم
16 تیر 93 13:17
سلام واقعا مطلب مفید و به جایی بود .... توی این روزای طولانی تابستون از یه طرف گرما بیشتر ساعات ما رو توی خونه نگه میداره از طرف دیگه روزه داری ... بچه ها هم که دیگه حسابی حوصلشون سر میره ... این بازیا اکثرا برای بچه های بزرگتر بود یه سرگرمی برای بچه های کوچکتر هم اینه که عکسهای شلوغ خانوادگی رو بذاریم جلوشون و بپرسیم این کیه یا مثلا عمو کدومه ... این بازی هم برای بچه هایی مثل دختر ما که عموها و عمه هاش دورن هم به شناخت بیشترشون کمک می کنه هم سرگرم کننده هست
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز طاعات و عباداتتون قبول باشه، خیــــــــــــــــــلی ممنونیم، به بازی خوب و سرگرم کننده ای اشاره کردید، درسته بچه ها خیلی از این حرکت خوششون میاد البته اینم بگیم که بیش از یک سوم بازی های توی متن بازی هایی بود که خود ما با بچه هامون انجام میدیم یعنی به سن شبنم جان هم میخوره ها
مامان شاران
16 تیر 93 16:07
سلام خیلی خیلی خوب و عالی بود مرسی ممنونم
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز خواهش میشه قابل شما رو نداشت
مامان حدیث
17 تیر 93 1:29
سلام ممنون عالی بود مخصوصا اون آخریش خوبی این پست این بود که سی تا بازی یک جا جمع شده بود , بازیهایی که خیلی وقته از یادم رفته بودن . چند روز پیش سر نماز یه بازی جدید اختراع کردم ( البته جدید برای خودم ) تسبیح را روی جانماز به شکل های مختلفی در می آوردم و حدیث باید حدس می زد که شکل چیه . دختری خیلی از این باری خوشش اومده بود . البته به جای تسبیح می شه از هر طناب یا نخ انعطاف پذیر دیگه ای هم استفاده کرد.
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز بله خب اون مورد آخر خب خیلی معرکه است مخصوصا برای روزه داری خوشحالیم که این مطلب مورد توجه مامان های مدرسه قرار گرفته. ممنون که بازی قشنگتون رو هم برامون نوشتید، اتفاقا چند وقت پیش پسر ما بند شلوارمان را کشید و در آورد! بعدش باهاش همین بازی شما رو انجام دادیم حالا بعضی وقتا بند رو روی زمین شکل میده و میگه یه مامان درست کردم! حق با شماست این بازی خیلی میتونه براشون جذاب و دوست داشتنی باشه فکر کنم با لطف و محبت مامان های عزیز که تجربیات قشنگشون رو برامون می نویسن بتونیم یه سی چهل تا بازی هم توی بخش نظرات این پست داشته باشیم
مامان حدیث
17 تیر 93 1:34
در مورد شماره 26 : تو برنامه رنگین کمان اینجوری می خوند : فرشته ها دست می زنن دس دس دس فرشته ها پا می کوبن پا پا پا ... حدیث عاشق این بازیه
یه مامان
پاسخ
چه قشنگ، این هم شعر خوب و راحتی هست، ممنون از لطفتون
بابا و مامان
17 تیر 93 2:29
ممنون عالی بودن و بقول دوستان بعضیهاشون را می دونستیم اما یاداوریشون هم هیجان اوره
یه مامان
پاسخ
خواهش میکنیم، قابل شما و بقیه مامان های عزیز رو نداشت، در این ایام ماه مبارک از همگی التماس دعا داریم
مامان پریسا
17 تیر 93 6:42
از شما هم قبول باشه. ما هم محتاج دعای دوستان هستیم. از گرما ی اهواز فقط اینو بگم که دیشب داخل اخبار نشون داد اقای گزارشگر ساعت 2 رفته بود سطح شهر یه ماهی تابه گذاشته بود رو اسفالت بعد از کمی یه تخم مرغ شکوند داخلش... تخم مرغه نیم رو شد...
یه مامان
پاسخ
اع! خدا رحم کنه، بازهم باید بگیم قبــــــــــــــــــــــــــــــــــول باشه و حســـــــــــــــــــابی التماس دعا داریم
بابا و مامان
17 تیر 93 10:31
خصوصی لطفا
یه مامان
پاسخ
چشم مامان عزیز
مریم مامان دونه برفی
17 تیر 93 12:30
همشون خوب و عالی بود و من خیلی از اونها رو امتحان کردم. .. البته یه بازی دیگه هم هست ... فوتبال گل کوچیک تو آپارتمان ... اون هم بعد از پایان کارروزانه و با زبان روزه...خیلی می چسبه چون امیرعلی همه بازیهارو دوست داره و به نحو احسن انجام میده ولی همش 10 دقیقه طول میکشه و بعدش مستقیم میره سراغ توپ و ادامه ماجرا ... البته نقاشی رو هم خیلی دوست داره و وقت بیشتری براش میذاره .ولی از بس براش پنکه کشیدم دیگه دفتر نقاشیش پر شده از پنکه .. برای اطلاعات بیشتر میتونید پست امیرعلی دراداره مامان رو مطالعه کنید .. http://amirali-90.niniweblog.com/post100.php
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز پس حسابی سختی کار دارید در ماه مبارک رمضان خدا قبول کنه ان شاالله بله وضعیت دفتر نقاشی رو درک میکنیم دفتر نقاشی پسر ما هم سرشار از اتوبوس در رنگ ها و اندازه های مختلف هست! هنوز که نگفته پنکه بکش خدا این گل پسر باهوش و زرنگ رو براتون در پناه خودش حفظ کنه