مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 11 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

پرورش هوش اخلاقی

1392/12/10 10:26
نویسنده : یه مامان
6,373 بازدید
اشتراک گذاری

هوش اخلاقی موضوع تقریبا جدیدی است. همان طور که هوش هیجانی و هوش شناختی با یکدیگر فرق دار​د، هوش اخلاقی هم یک هوش کاملا مجزاست.

مفهوم اصلی هوش اخلاقی این است که ما بتوانیم درست را از نادرست تشخیص دهیم؛ یعنی اعتقادات محکم اخلاقی داشته باشیم و براساس این اعتقادات عمل کنیم. خوشبختانه هوش اخلاقی را می توان یاد گرفت. والدین از همان ابتدا به عنوان اولین معلم فرزندشان می توانند هوش اخلاقی را با یاد دادن شایستگی های اخلاقی مانند خویشتنداری، بردباری، انصاف، همدلی، گذشت و دیگر صفت های خوب به آنان آموزش دهند. تقویت این هوش بهترین فرصت است که فرزندانمان را در مسیر درست قرار دهیم تا آنان بتوانند علاوه بر درست فکر کردن، درست هم عمل کنند، البته قبل از هر کاری لازم است ابتدا ارزش ها و شایستگی های اخلاقی را به عنوان اولین قدم به آنان آموزش دهیم و بر انجام آنها هم از سوی خود​ و هم فرزندانمان مصر باشیم.

 

هوش اخلاقی شامل هفت اصل اخلاقی است که به فرزندتان کمک می کند هنگام مواجهه با فشار ها و چالش های اخلاقی در زندگی از آنها عبور کند. این اصول اخلاقی به فرزندتان جهتی اخلاقی می دهد تا طبق موازین اخلاقی رفتار کند.

 

همدلی: این نیکخویی به فرزندتان کمک می کند نسبت به نیازها و احساس های دیگران حساس تر شود، به اشخاص نیازمند کمک کرد و با دیگران با محبت رفتار کند. علاوه بر اینها، همدلی، عاطفه اخلاقی قدرتمندی است که فرزندتان را به انجام کارهای درست تشویق می کند، زیرا یک شخص همدل تاثیر درد عاطفی را بر دیگران تشخیص می دهد و بی رحمانه رفتار نمی کند.

 

وجدان: هرگاه فرزندتان از مسیر درست خارج شود، به کمک وجدان دچار احساس گناه می شود. داشتن وجدان به وی کمک می کند حتی در برابر وسوسه زیاد، رفتاری درست داشته باشد. وجدان سنگ بنای رشد و پرورش صفات شایسته ای همچون صداقت، مسئولیت و اصالت است.

 

خویشتنداری:این اصل مهم اخلاقی سبب می شود فرزندتان هوس هایش را مهار ​ و پیش از عمل فکر کند تا رفتار سنجیده و درستی داشته باشد. در نتیجه تصمیمات شتابزده ای را که باعث عواقب بد می شود، نداشته باشد. به علاوه، تقویت خویشتنداری به فرزندتان کمک می کند تا متکی به نفس شود، زیرا می داند که می تواند رفتارش را کنترل کند.

 

احترام: هنگامی که فرزند شما احترام را به عنوان بخشی از زندگی روزانه اش در نظر می گیرد، به حقوق و احساس دیگران توجه خواهد داشت و برای خود نیز احترام بیشتری قائل خواهد بود. این صفت شایسته فرزندتان را راهنمایی می کند ​ با دیگران همان گونه رفتار کند که دوست دارد با خودش رفتار شود.

 

مهربانی:با پرورش مهربانی در فرزندتان وی یاد می گیرد خودخواهی کمتر و محبت بیشتری داشته باشد. فرزند با صفت مهربانی، بیشتر به نیازهای دیگران فکر می کند و علاقه بیشتری به مردم نشان می دهد و بیشتر هم مدافع آنانی خواهد بود که دچار مشکل شده اند یا مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند.

 

تحمل و بردباری:این اصل اخلاقی به فرزندتان کمک خواهد کرد​ با فهم و مهربانی با دیگران رفتار کند و در برابر نفرت، خشونت و تعصب بایستد و برای اشخاص بر مبنای شخصیت شان احترام و ارزش قائل شود. داشتن بردباری به آنان می آموزد​ با وجود تفاوت های نژادی، جنسیتی، فرهنگی و اعتقادی به دیگران احترام بگذارد و برایشان ارزش قائل شود.

 

انصاف: فرزندتان را راهنمایی می کند​ با دیگران با عدالت رفتار کند و بی تعصب و عادلانه برخورد نماید. فرزندی که با انصاف بزرگ شود قانونمدار می شود، حق دیگران را ضایع نمی کند و پیش از قضاوت بدون تعصب تصمیم گیری می کند.

 

انتقال ارزش ها، پایه هوش اخلاقی

 «وقتی خانواده ها سالم و بی مشکل باشد، شهر نیز سالم خواهد بود، وقتی شهر سالم باشد جامعه بزرگ انسانی در صلح و صفا زندگی خواهد کرد.»

 

گفته بالا، نقل قولی از کنفوسیوس، فیلسوف بزرگ چین است که عقیده داشت از راه رفتار درست می توان به نظم جهانی رسید. رفتارهای درست از نظر کنفوسیوس شامل صداقت داشتن با خود و دیگران، انسانیت، ایثار، صمیمیت، عدالت و دانایی است. به عقیده او، نطفه این ارزش ها در خانواده است. خانواده به عنوان اولین و بالاترین مکان برای انتقال ارزش ها به فرزندان است. خانواده جای امنیت است، جایی که فرزندان در آنجا از حمایت بی قید و شرط بهره مند می شوند، البته خانواده ای سالم است که ارزش ها در آن آموزش داده ​ و به مرور در فرزند درونی می شود. پدر و مادری که خود از نظر ارزشی قوی هستند، ارزش ها را در طول رشد به فرزندانشان یاد می دهند و فرزندان نیز ارزش ها را با خود به جامعه برده و با آنها زندگی می کنند. این مسئولیت به عهده پدر و مادر است البته اگر بچه ها یک یا چند ارزش را نشناسند، طبیعی است، ولی اگر پدر و مادر آنها را به فرزندان خود منتقل نکنند یا بدتر از آن خودشان ارزش ها را نادیده بگیرند، این امر عادی نیست.

 

در خانواده ای که در آن افراد ارتباط ضعیفی با هم دارند و نسبت به هم بی تفاوت باشند، بچه ها به جای ارتباط با پدر و مادر دائم با تلویزیون و رایانه ارتباط برقرار می کنند و به دلیل این بی توجهی انتقال ارزش ها به فرزندان هم صورت نمی گیرد.

 

وقتی نوجوان وارد مرحله بلوغ می شود، مخالفت های خود را با ارزش های پدر و مادر شروع می کند. پدر و مادری که تا آن زمان شاهد مخالفت آشکار فرزندشان نبودند، از آن به بعد شاهد بی ارزش شمردن ارزش هایشان، مخالفت ها و بهانه جویی ها از سوی نوجوانشان می شوند، گاه حتی لباس پوشیدن و حرف زدن فرزندشان باعث خجالت والدین می شود. در اینجاست که باید به او فرصت داده شود ​ راه خود را در کنار خانواده پیدا کند، چرا که در افتادن با نوجوان جز راندنش از خود و حتی از خانواده ثمری ندارد. بنابراین برای پرورش هوش اخلاقی فرزندتان در دوران نوجوانی باید به او کمک شود ​ با آرامش بیشتری این سال های پر فشار را پشت سر بگذارد.

 

هنگام تعلیم ارزش ها اگر بی حوصلگی، عصبانیت یا مشکلات شخصی خود را دخالت دهیم، هرگز موفق نخواهیم شد و جز وقت تلف کردن کاری انجام نداده ایم، قبل از هر چیز باید رفتار درست و غلط را به وضوح برای فرزندمان توضیح دهیم و او باید عواقب رفتار غلط را بداند. برای این که ارزش ها را به زندگی فرزندمان وارد کنیم، فرصت های مناسب بسیاری در زندگی روزمره وجود دارد، می توانیم همراه فرزندمان به عیادت بیمار یا پرستاری از یک سالمند فامیل برویم، می توانیم همراه فرزندمان کمک هایی را برای نیازمندان جمع آوری کرده و به اتفاق به دست آنان برسانیم. به منظور افزایش هوش اخلاقی فرزندمان بهتر است هنگام انجام دادن ارزش ها با وی همراه باشیم. فعالیت مشترک با فرزندان بهتر از توضیح دادن ارزش هاست، با این کار بچه ها منفعل نبوده و در حاشیه فقط به عنوان تماشاگر قرار نمی گیرند.

 

آموزش ارزش ها؛ آموزش هوش اخلاقی

 در آموزش ارزش ها این موارد ​را به یاد داشته باشید:

 ۱ـ به عنوان والد​ در انجام ارزش ها ثابت قدم باشید. مثلا اگر می خواهید فرزندتان صداقت را بیاموزد خودتان نیز مقابل او به دیگران دروغ نگویید.

 

۲ـ از لحظات مناسب برای آموزش و گفت و گو درباره ارزش ها با فرزندتان استفاده کنید؛ مثلا هنگام بازی، پیاده روی و حتی درست کردن کیک.

 

۳ـ وقتی فرزندتان چیزی می گوید که مخالف ارزش های شماست، واکنش سریع نشان ندهید، برایش مساله را باز کنید و دلیل بیاورید.

 

۴ـ برای فرزندتان کتاب هایی درباره ارزش های اخلاقی و نتایج آن بخوانید.

 

۵ـ بچه هایی که والدینشان بر ارزش ها، اهمیت تحصیلات و تلاش برای رسیدن به هدف تاکید دارند، موفق تر خواهند بود و از نظر تحصیلی هم رشد بیشتری خواهند داشت.

 

۶ـ همیشه با همسرتان مودبانه رفتار کنید، مطمئنا فرزندتان در حال مشاهده رفتارهای شماست.

 

۷ـ به والدین​تان احترام بگذارید و با لحن مناسب با آنان صحبت کنید تا فرزندتان بیاموزد چگونه با شما رفتار کند.

 

۸ ـ فرزندتان را تشویق کنید​ با مستمندان و آسیب دیدگان مهربان و بخشنده باشد و فکر کند ​ چگونه می تواند آنان را یاری کند.

 

۹ـ زمانی که دعا و نیایش می کنید، فرزندتان را در مراسم شرکت دهید تا او بیاموزد ​ برای تغییر در هر موقعیتی باید فکرش را تغییر دهد و به خداوند توکل کند.

 

۱۰ـ به فرزندتان کمک کنید ​ متوجه شود اغلب ما بر اثر مواجهه و دست و پنجه نرم کردن با مشکلات رشد می کنیم و یاد بگیرد ​ به جای فرار از مشکلات با آنها رو به رو شود.

 

۱۱ـ بگذارید فرزندتان مسئولیت کارهایش را بپذیرد و به جای دفاع از او، وی را با پیامد های کارهایش رو به رو کنید.

 

این توصیه ها را بخوانید

 ـ رفتارهای اخلاقی را از فرزندتان بخواهید و کوتاه نیایید. کارشناسان دریافته اند والدینی که فرزندان بااخلاق بزرگ می کنند، بر رفتارهای اخلاقی تاکید می کنند و از فرزندانشان توقع دارند مطابق ارزش های اخلاقی رفتار کنند.

 

ـ خانه بهترین مکان است تا فرزندتان از طریق آزمون و خطا بیاموزد ​ چگونه بر وسوسه هایش پیروز شود و در شرایط پر تنش بر خود مسلط باشد.

 

ـ برای فرزندتان وقت بگذارید. به او یادآوری کنید چگونه با ادب باشد و هرگز تصور نکنید​ خودش راه و رسم ادب را می داند و نیاز به تذکر نیست.

 

ـ کلمات مودبانه اصلی را به وی یاد بدهید. کلماتی مانند «خواهش می کنم»، «متشکرم»، «ببخشید»، «معذرت می خواهم»، «اجازه دارم» و «لطفا» را به فرزندتان یاد بدهید.

 

ـ فرزندتان باید بتواند تصمیم های اخلاقی بگیر​د. به فرزندتان کمک کنید درباره نتایج عملش فکر کند و سپس با او همراه شوید​تصمیم های درست بگیرد.

 

ـ مطمئن شوید ​ فرزندانتان چه برنامه هایی را تماشا می کنند یا گوش می دهند.تا جایی که ممکن است آنان را از تماشای تصاویر خشونت آمیز، ضداخلاقی، تحقیرآمیز و تصاویری که همدلی را کم می کند بر حذر دارید.

 

ـ به رفتارهای بی احساس هشدار بدهید. هر بار که فرزندتان از روی نامهربانی رفتار کرد، به او هشدار دهید. این گام مهمی برای پرورش همدلی است؛ مثلا همین که رفتار بی رحمانه ای می بینید هشدار بدهید. تا وقتی رفتاری تبدیل به عادت نشده است، راحت تر می توانید آن را تغییر بدهید.

 

ـ فرزندتان را به این مقوله که افراد چه احساسی دارند، حساس کنید. والدینی که به طور مستمر در واکنش به بدرفتاری فرزندشان بر احساس شخصی که مورد آزار و اذیت قرار گرفته تمرکز می کنند، فرزندانی با همدلی بیشتر تربیت می کنند.

 

ـ به فرزندتان یاد بدهید محکم و قاطع باشد و ​ قاطعانه با کسی که او را آزار می دهد، برخورد کند. فرزندتان باید یاد بگیرد رفتار نامناسب طرف مقابل را به او گوشزد کند و قاطعانه در برابر او بایستد.

 

ـ به فرزندتان کمک کنید بر شباهت ها تمرکز کند. آنان را تشویق کنید به جای تمرکز بر تفاوت ها به دنبال نقاط مشترک خود با دیگران باشد تا بردباری را بیاموزد و بهتر بتواند با دیگران کنار بیاید.

 

ـ به فرزندتان راه های مقابله با بی انصافی و بی عدالتی را آموزش دهید. برای تقویت هوش اخلاقی فرزندان خود آنها را تشویق کنید با بی عدالتی برخورد کرده و نسبت به آن واکنش نشان دهند.

 

ـ قانون بگذارید که: «حرف های متعصبانه ممنوع». از ابتدا به فرزندتان یاد دهید متلک های تحقیر آمیز قومی ممنوع؛ چرا که این حرف های توهین آمیز طرف مقابل را آزار می دهد و باعث ترویج تعصب، نفرت و نابردباری می شود.

 

ـ معذرت بخواهید و بگویید متاسف هستید. یکی از مهارت های اخلاقی که از فرزندمان باید بخواهیم این است که در صورت اشتباه حتما عذرخواهی کند و خجالت نکشد.

 

ـ به فرزندتان فرصت جبران بدهید. به فرزندتان کمک کنید مسئولیت رفتار بدش را به عهده گیرد و جبران کند. او باید از پیامد اشتباهاتش باخبر شود و بداند چگونه آن را اصلاح کند.

 منبع: سایت آی هوش 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (21)

مامان پریسا
10 اسفند 92 11:12
سلام خسته نباشید. خوب امروز خونه نشین شدیم(به خاطر بیماری پریسا) واسه همین زود اومدم مدرسه
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز شما هم خسته نباشید، چی شده؟ حتما باز هم همون قضیه واگیر کردن از بچه ها در مهد مطرحه! ان شآلله که با مراقبت های مامان خوبی مثل شما خیلی زود خوب میشه
مامان پریسا
10 اسفند 92 11:13
هوش هیجانی؟؟!!! عجب تا به حال نشنیده بودم. کلا برام جالب شد چون با این که رشتم روانشناسیه ولی در مورد این هوش ها اصلا به یاد ندارم مطلبی خونده باشیم. به غیر از همون ای کیو ی معروف
یه مامان
پاسخ
هوش اخلاقی! بله، کلا روابط ما با اجتماع رو میشه از بُعدهای مختلف بررسی کرد و خوبیش اینه که اکتسابی هستند. و خوبترش اینه که این هوش ها بیشتر توی آینده ی بچه ها تاثیر میزارن .
مامان پریسا
10 اسفند 92 11:18
چه نکات خوبی یعنی اگر دقت کنیم میبینیم که خیلی راحت در کوچکترین برخوردهامون با بچه ها میتونیم این موارد رو اموزش بدیم.... در مورد وجدان.... ما این مورد درخانوادمون خیلی قوی شدهپریسا هم شدیدا بهش پای بنده دیروز واسش یه بستنی گرفتم که در راه بخوره تا به بابا برسه یه چند ساعتی فاصله داشتیم.... اینقد گریه کرد که چرا من بستنی بخورم ولی بابایینخوره...هر چی بهش گفتم برای بابا هم میخرم میگفت نه بابایی هم دلش بستنی میخواد من بدون بابایی نمیخورمحسابی وجدان درد گرفته بود که تنها تنها داره بستنی میخوره
یه مامان
پاسخ
عزیزم خیلی با این کارهاش تو دل بروتر میشه این دخملیِ ناز دختر هم که بابایی و این حرفها! الان کاملا درکتون می کنم خدا براتون حفظش کنه
مامان پریسا
10 اسفند 92 11:25
گفته ی کنفسیوس دقیقا یادمه البته یادم نیست در کدوم یکی از کتاب هام این گفته رو خونده بودم. ولی اگر چنین بشه دیگه همه چیز عالیه البته این یه ارزویی که برای جامعه ی ایده ال گفته میشه. متاسفانه در عمل خیلی فاصله داره...
یه مامان
پاسخ
البته شما بهتر از ما میدونید ، اون جهان ایده آل فقط در سایه ی پایبندی به ارزش های اسلامی می تونه به وجود بیاد چون تشخیص ارزش و ضدارزش توسط انسان ها ممکنه اشتباه تصور بشه
مامان پریسا
10 اسفند 92 11:29
پریسا هم از کوچیکی یعنی از وقتی که به لطفا میگفت اُفا" ... این کلمه رو به کار میبرد ..... وقتی چیزی میخواد حتما میگه لطفا یا خواهش میکنم و وقتی براش انجام دادیم میگه ممنون
یه مامان
پاسخ
عزیزم چقدر دوست داشتنی تر میشن بچه ها وقتی که مودب هم صحبت می کنن.... آفرین به شما مامان نمونه
یک عدد مامان
10 اسفند 92 12:32
سلام ، ظهرتون بخیر والا ما همه ی موارد رو کم و بیش میدونستیم جز اون مورد خویشتن داری! یعنی آیا کلا امکان دارد یه بچه خویشتن دار باشد آیا؟! آموزش خویشتن داری به بچه ها خیلی سخته ها!! یه کم سخت بگیری بچه میشه منزوی و بی اعتماد بنفس! فک کنم خویشتن داری توی بچه فقط در حد همون کنترل خشم و احساسات باشه!! نه؟! اگه غیر از اینه بیشتر توضیح بدین روشن شیم بقیه پست خیلی خوب بود، ولی ما تنهایی بخونیم فایده نداره! باید باباهای محترم هم بخونن ▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ مامانه خوبــ ِ پریسا: خوبی دوس جون ؟ دخمل گلت چطوره؟ چی شده مریض شده ؟ الهی زودتر خوب بشه
یه مامان
پاسخ
سلام به روی ماهتون امکان که ندارد بچه خویشتن دار باشد ولی رفتارهایی که از ما بزرگترها می بینه اون رو به این سمت سوق می ده، مثلا همین رفتاری که از کودکی از بچه ها سر میزنه، اینکه با جیغ و فریاد به خواسته اشون برسن، پدر و مادری در مقابل عصبانیت های بچه ها زود کوتاه میان و سریع خواسته اشون رو اجابت می کنن و این میشه نتیجه اش که در آینده هم اون بچه احساس می کنه که همه دست به کمر باید در اختیار اون و خواسته هاش باشن. خواسته های معقول خوبه که برآورده بشه، ولی اون هم باید با شیوه هایی باشه که این حس رو به بچه منتقل نکنه... البته خودتون بهتر می دونید و استــــــــــــادین برا خودتون! البته اون کنترل خشم و احساسات و اینا هم که گفتید، کـــــــاملا درسته. در مورد حضور باباهای محترم هم کاملا موافقیم آرزوی موفقیت و سلامت داریم براتون
یک عدد مامان
10 اسفند 92 12:36
خودمونیم! این عکسه دختره که برا این پست انتخاب کردین خیلی وحشتناکه! خب به من چه! خوشگل و نمکیه هی آدم دلش میخواد گازش بگیره و بچلونتش خب! با اون چشماش نگاش کنین تو رو خدا ... سلیقتون بیســــــتـــــــ
یه مامان
پاسخ
همچین گفتید وحشتناکه فکر کردیم ازش ترسیدید قابل شما رو نداره البته چشماش در مقابل چشمای خواهرزاده ی شما که چیزی نیست خدا حفظش کنه خیلی خوشگله ماشاالله و لا حول ولا قوه الا بالله
مریم (مامان روشا)
10 اسفند 92 13:30
سلام روزتون به خیر
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز روشا روز شما هم به خیر
مریم (مامان روشا)
10 اسفند 92 13:35
ممنون این پست خیلی خوب و آموزنده بود،به امید پرورش بچه های باهوش اونم از نوع اخلاقی
یه مامان
پاسخ
ان شششششششاالله
مامان فرنيا
10 اسفند 92 13:46
سلام واقعا يكي از مسائلي كه براي من مهمه مخالفتهاي نوجوانان با ارزشهاي پدر و مادرهاست كه خيلي شاهدش بوده ام و دغدغه اصلي ام درباره فرنيا است اميدوارم اين راهكارهايي كه گفتيد بتونه به من كمك كنه وقتي نوجوانهاي امروزي را دركنار پدرو مادرشون ميبينم نميتونم باور كنم اين فرزند از ان پدر و مادر باشه و بسيار از تاثير غير مطلوب جامعه نگران هستم
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز بله احساس شما رو درک می کنیم سعی کنید به اون چیزی که در توانتون هست درست عمل کنید و در نهایت به خدا توکل کنید و این امانت الهی رو به خود خدا بسپارید و صادقانه از خود خدا بخواید تا فرزندتون رو برای خودش تربیت کنه مطمئن باشید حتی جاهایی که دست شما کوتاه هست دستی از غیب یاری گر او خواهد بود ان شاالله
مامان فرنيا
10 اسفند 92 13:48
تا الان بجز مراسم تاسوعا و عاشورا فرنيا را در مراسم هاي مذهبي شركت نداده ام مثلا شبهاي احيا از ترس اينكه سروصدا راه بندازه با خودم همراهش نكردم اما از سال جديد حتما با خودم ميبرمش فكر ميكنم هم عاقل شده كه بتونم ازش بخوام بشينه هم بسيار لازمه توي اين مراسم باشه و از همين سن با مراسم و ايينهاي ديني و مذهبي اشنا بشه
یه مامان
پاسخ
خیلی خوبه، بله دیگه ماشاالله ماشاالله فرنیا جان خانومی شده برای خودش. ممنون از توجه ویژه ای که به این مساله دارید. واقعا خوشحالیم که با مامان خوبی مثل شما آشنا شدیم در صورت تمایل یک سری هم به لینک های زیر بندازید: http://mamanschool.niniweblog.com/post125.php http://mamanschool.niniweblog.com/post224.php http://mamanschool.niniweblog.com/post263.php http://mamanschool.niniweblog.com/post553.php موفق باشید
مامان پریسا
10 اسفند 92 14:15
نه متاسفان این بار قضیه یه کوچولو حاد تر شد... رسید به سینه درد و تنگی نفس...صبح با یه امپول کمی بهتر شد.... وقتی مجبور باشید مانیتور رو با یک عدد پریسا خانم قسمت کنید و مرتب وز وز این کارتون داخل گوشتون باشه معلومه که میخونید هوش اخلاقی ولی مینویسید هوش هیجانی!!! و در مورد گفته ی کنفسیوس ..... بله منظور من هم دقیقا گفته ی شما بود به خصوص اون نکته ی اخر (ارزش و ضد ارزش) در ذهنم بود ولی فراموش کردم بنویسمش.... ممنون برای یاد اوری خوبیتون.
یه مامان
پاسخ
الهی.... چقدر گناه دارن بچه ها وقتی مریض میشن به قول یه بنده خدا آدم حاضره چندبرابر بدتر خودش مریض بشه ولی اینا مریض نشن! در مورد قسمت کردن صفحه مانیتور هم باید بگیم جالبه گاهی وقتا ما هم همینطوری نظرا رو جواب میدیم! پس اگه یه وقت چیزی رو اشتباه گفتیم یا حرف بی ربط زدیم خبر بدید
مامان شاران
10 اسفند 92 14:16
سلام من هم تا بحال هوش اخلاقی رو نشنیده بودم ولی فکر کنم تاحدودی ما مامانا ازش استفاده کنیم نکات خوب و آموزنده ای بود ممنونم
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز شاران خیلی ممنون که باوجود کارهاتون باز هم به ما سر میزنید. اتفاقا این عنوان برای خود ما هم جدید بود 
مامان نرگس
10 اسفند 92 23:19
سلام خیلی مطالب قشنگ و آموزنده ای رو بیان کردید. ممنون. یه سوال، وقتی مثلا" رفتار خوبی رو یه مادر یا پدر میخواد به فرزندش یاد بده، ولی یکی از اونا یعنی پدر یا مادر، خودش اون خصوصیت اخلاقی رو رعایت نمی کنه آیا آموزش تاثیری دارد و یا چگونه باید آموزش داد که تاثیر گذار باشه. مثلا" دروغ نگفتن یا پرخاشگری نکردن و یا احترام به بزرگترها و...
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز خواهش می کنیم. سوال خیلی سختی پرسیدید، چرا که رفتار پدر و مادر اولین الگوهای بچه ها توی منزل هست و بیشتر از آموزش های تئوری بچه ها تحت تاثیر آموزش های عملی قرار می گیرن. ولی چند راهکاری که به ذهن ما میرسه اینه که: ابتدا همسری که متوجه این رفتارهای همسرش هست، باید سعی کنه که با شیوه هایی که خودش می دونه روی همسرش تاثیر میذاره، اون رو به این امر آگاه کنه و اثرات بد این رفتارش رو روی بچه ها توضیح بده و از اون بخواد که این روش رفتارش رو ترک کنه. فرض رو بر این میذاریم که پدر اون اشتباه رو مرتکب شده و مادر باید این توضیح رو به همسرش بده؛ اول از همه باید فراموش نکنه که شخصی که قراره مورد انتقادش قرار بگیره، همسرش هست و ولیِ فرزندش، با در نظر گرفتن جایگاه همسری اون و توجه به غروری که اگه در مردها شکسته بشه اثرات بدتری خواهد داشت باید حرف خودش رو بزنه. مثلا بطور مستقیم این رفتار رو مطرح نکنه و نگه که «این رفتار رو از تو دیدم کاملا اشتباه بود» و از این حرفها؛ برا بازگو کردن خواسته اش ابتدا چند تا از خوبی ها و کارهایی که مورد تایید هست و ازش دیده رو بازگو کنه و بگه که من از این رفتارت خیلی خوشم میاد و چه تاثیر خوبی داشته توی زندگیمون. بعد از اینکه چند مورد رو بازگو کرد به طرح مشکلش بپردازه، اون هم باز به طریقی که طرف مقابل رو تخریب نکنه و اون طرف احساس نکنه که همسرش در مقام یه قاضی داره اون رو محکوم می کنه، چون در این صورت نتیجه ی عکس خواهد دید... و نکته ی مربوط به این قضیه هم اینه که اگه اقتدار همسرش رو در خونه پایین بیاره و این تذکرات جلوی بچه ها باشه، تاثیر خیلی بدتر از اون رفتار رو روی بچه ها خواهد داشت. چون بهترین شیوه ی برای تربیت فرزند اینه که محبت به زن و اقتدار مرد توی حریم خانواده حفظ بشه. البته شیوه های بازگو کردن این مطالب خیلی وسیعه و ما در اینجا به آن بسنده می کنیم. بعد از اون اگه هیچ تاثیری ندید، باید به خدا توکل کنه و از راه هایی که خدا پیش پای ما گذاشته کمک بگیره، یکی از اون روش ها می تونه نماز اولاد باشه که در مفاتیح آمده است و برای هدایت بچه ها بهتره که هر شب توسط والدین برا بچه ها خونده بشه. یکی دیگه اش می تونه همون روشی باشه که به مامان شبنم عزیز گفتیم و اون استغفار زیاد والدین و یا در اینجا والد باشه. نکته ای که در اینجا یادآوریش مهمه اینه که اگه بچه ها رو به خدا وصل کنیم و از اول روحشون رو خدایی بار بیاریم به این طریق که توی رفتار والدی که رفتار بهتری باهاش داره خدا رو ببینه و لمس کنه، خود به خود به سمت ارزش ها سوق پیدا می کنه و سعی می کنه که کار نکنه که خدا رو ناراحت کنه. ___________________ در این زمینه مثالی یادم افتاد که بیانش خالی از لطف نیست: دختری تعریف می کرد که روزی توی خیابون با پسری برخورد می کنه و تحت تاثیر صحبت ها و تعریف ها و تمجیدهای اون پسر قرار می گیره و شماره ی اون پسر رو می گیره و از اونجاییکه همه ی دوستاش دوست پسر داشتند توی برهه ی نوجوانی تصمیم می گیره که به اون پسر زنگ بزنه و حداقل برا کم نیاوردن جلوی دوستاش باهاش رابطه برقرار کنه. همون شب خواب می بینه که امام زمان(عج) باهاش قهر کرده و هر چی میخواد بره به سمتش اجازه حضور پیدا نمی کنه. بعد امام زمان بهش می فرمایند که ما به کسی که فرمان خدا رو ندیده می گیره کاری نداریم. اون دختر ، شدید تحت تاثیر این خواب قرار می گیره و شماره رو پاره میکنه و توبه می کنه. وقتی از مادرش شیوه ی تربیتیش رو سوال کردیم، توضیح داد که فرزندانم رو با بی پدری بزرگ کردم و نیت کردم که با روزی حلال بزرگشون کنم ، به خاطر همین مجبور بودم زمان زیادی رو بیرون از منزل کار کنم(البته کارشون کارگری توی خونه ها بود). به خاطر همین که کسی بالای سر بچه هام ناظر نبود، همیشه از خدا می خواستم که به خاطر رسیدن به این نیتم کمکم کنه و بهش توکل می کردم که خودت بچه هام رو هدایت کن. خودم هم همیشه مقید به انجام فرایض دینیم هستم و خدا رو توی هر لحظه ام ناظر می بینم. _____________________ امیدواریم که همه ی والدین بتونن با همدیگه اصولی رو برای تربیت فرزندشون تنظیم کنن و بهش پایبند باشن و خدا رو ناظر توی اعمالشون ببینن و بهترین بچه ها رو تربیت کنن. آمـــــــــــــــــین
خاله اصلي
11 اسفند 92 1:19
سلام...خسته نباشيد،خدا قوت. مثل هميشه مفيد بود.
یه مامان
پاسخ
سلام سلامت باشید، ممنون که بازم تشریف آوردید
مامان نرگس
11 اسفند 92 14:44
آیا من اینجا سوال گذاشتم
یه مامان
پاسخ
بله مامان عزیز سئوالتون رسیده، به علت مشغله هایی که پیش اومده بود فرصت تایید کامنت ها رو پیدا نکرده بودیم
مامان یاسمن و محمد پارسا
11 اسفند 92 19:58
سلام خیلی مفید و جالب بود ممنونم
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز خواهش میشه، قابل شما رو نداشت
مامان شبنم
11 اسفند 92 20:10
سلام اول بگم که روز جمعه یه ماشین با جعبه تقسیم مخابرات محله ما تصادف کرده فعلا همه تلفنای محلمون قطعه منم فعلا نت ندارم الان هم با سیستم خواهرم اومدم خلاصه که فعلا غیبت منو موجه بدونید لطفا این راهکارها هم بسیار خوب هستن ولی کاش یه ریزه توضیح بدین که اگه یه جایی مثلا بقیه افراد اون رفتار مثلا در نظر گرفتن همدلی و وجدان و اینا رو ندارن ما چه کار کنیم بچه هامون از اونا تاثیر نگیرن ....
یه مامان
پاسخ
سلام مامان مهربون ای بابا! از دست این راننده های بی احتیاط! سلام به خواهر بزرگوارتون هم برسونید در مورد سوالتون باید بگیم متاسفانه این واقعیتی هست که ممکنه همه ی ما باهاش روبه رو باشیم، چون صد در صد افراد رفتار درست و یا اون رفتاری که ما انتظار داریم رو ندارن؛ ولی نوید به پدر و مادرها اینه که اگه با بچه های خودشون دوست باشند و خودشون رفتار صحیح رو انجام بدن، آینده ی روشنی در انتظار بچه ها خواهد بود. مهم اینه که بچه ها مجوز بداخلاقی ها رو توی منزل نداشته باشند و این کارها رو بعنوان کارهایی که نباید انجام داد قبول کنند. البته شاید در برهه هایی از سنشون، این اعمال ار بچه سر بزنه، ولی همه می دونیم که «هر کسی کو دور ماند از اصل خویش، باز جوید روزگار وصل خویش» ... نکته ی دیگه ای که خیلی مهمه و بارها و بارها توی همین مدرسه یادآوری کردیم، مژده ای هست که خداوند به بندگانش داده، نکته ای که به ظرافت اثرات اعجازآمیز استغفار رو بیان می دارند و نوید داده اند که اگر زیاد استغفار کنید، اموری که به دست شما نیست رو اصلاح می کنیم، یکی از این امور همین رفتارهایی هست که بچه های ما توی جامعه باهاش رو به رو می شن و ماها بعنوان پدر و مادر هیچ کاری از دستمون برنمی آد. پس توکل و استغفار و امید به اجابت میشه برنامه ی روزانه ی ما بعد از انجام وظایفمون.
مامان نرگس
12 اسفند 92 11:29
سلام عزیزم واقعا" راهنمایی بزرگی کردین. خیلی ممنونم از حوصله ای که در پاسخگویی به سوالم نشون دادید اگه باز سوالی پیش اومد با اجازتون میپرسم. امیدوارم که خداوند بچه هامون از فتنه های آخرالزمان که اصلش دور شدن از خدا هست مصون نگه داره.التماس دعا
یه مامان
پاسخ
سلام مامان عزیز خواهش می کنیم. برای دعای خیلی خوبتون آمــــــــــــین می گیم و امیدواریم که بچه های ما لیاقت داشته باشند که از سربازان واقعی حضرتش باشند.
مامان پریسا
13 اسفند 92 0:53
سلام شب به خیر. امشب کلا به رفتار های پریسا و در کل به این پستهای شما خیلی فکر کردم.... در مورد هوش هیجانی یا هوش اخلاقی.... اگر امکان داره برای پرورش بیشتر این موارد و سایر موارد برامون کتاب معرفی کنید. مرسی.
یه مامان
پاسخ
به به ! سلام مامان عزیز وقت شما بخیر می بینیم که حسابی درگیر این ماجرا شدید و فکرتون مشغول چشــــــم! براتون از خانم دکتر می پرسیم و اگه کتابی معرفی کردند بهتون معرفی می کنیم. البته ، مطالعه و دانستن مطالب و عطش دانستن هم خیلی خوبه و این ویژگیتون قابل تحسینه، ولی احساس می کنیم که هر مادری با توجه به ویژگیهای فرزند خودش باید راه های مختلفی رو اتخاذ کنه و خودش به این نتیجه میرسه که کدوم راه بهتره تا آموزش خاصی رو به بچه اش بده. البته ناگفته نمونه که تاثیری که عملکردهای ما توی رفتار بچه ها میذاره خیلی بیشتر از آموزش هاییه که ما میدیم. به خاطر همین بهتره که خودمون خیلی چیزها رو رعایت کنیم و روی مدل رفتاریمون بیشتر دقت داشته باشیم
ماماني كسرا
27 اسفند 92 9:54
سلام ممنونم از مطلب مفيدتون من فقط متوجه سني كه بايد مسائل رو اموزش داد به بچه ها نشدم؟ مثلا از چه سني بايد به معذرت خواهي و تشكر اصرار كرد؟ چه سني واسه اموزش مقابله با بي انصافي و بي عدالتي مناسبه.... اگه سن مناسب هر اموزش هم گفته بشه مادر بي تجربه اي مثل من بهتر ميتونه از مطالب مفيد شما استفاده كنه ممنون از مطالبتون كه هميشه مفيدن
یه مامان
پاسخ
سلام مامان کسرای عزیز ممنونیم از توجهتون و قبل از هر چیز خوش آمد میگیم ورودتون به مدرسه ی خودتون رو. امیدواریم که این مقدمه ای برا دوستیِ هر چه بیشتر ما با هم باشه. در مورد سن شروع، یه مثلِ معروفی هست که میگن تربیت فرزند قبل از دوران جنینی شروع میشه. در واقع مهمترین عاملی که باعث آموزش این رفتارها توی بچه ها میشه، اینه که این رفتار توسط خودمون انجام بشه و توی وجود خودمون نهادینه شده باشه. همونطور که میدونید آموزش مستقیم زیر سن هفت سال، انجام نمی گیره و تمام اون چیزهایی که دوست داریم بچه ها براشون ملکه بشه اگه توسط بازی و یا غیرمستقیم باشه، تاثیر بیشتری خواهد داشت. و این زیرکی مادرها هست که توی این شرایط به داد میرسه و بهترین راه حلها به ذهن مامان ها خطور می کنه که چه جوری اون آموزش رو داشته باشند. مثلا در مورد معذرت خواهی و یا تشکر، میشه از نوزادیِ کودک این واژه رو در رابطه با اون در جای خودش، زیاد به کار برد. همینطوری این واژه ها جایگاه خودشون رو توی ضمیر بچه ها پیدا می کنند. به این نمونه ها توجه کنید: بچه در حال گریه کردن هست و شیر میخواد و شما دستتون بند بوده و نتونستید خودتون رو به موقع بهش برسونید، وقتی اون رو در آغوش می گیرید ، می تونید بگید : «ببخشید مامان جونم که دیر بهت رسیدم، مامان دستش بند بود و...» و یا وقتی بچه اسباب بازی اش رو به دست شما میده، شما با گفتن: «ممنونم، دست شما درد نکنه» به اون یاد دادید که بعد از محبتی از جانب دیگران باید این کلمات رو به کار ببره. امیدواریم تونسته باشیم منظورمون رو برسونیم راستی مطالعه ی لینک زیر رو هم بهتون پیشنهاد می کنیم: http://mamanschool.niniweblog.com/post674.php موفق باشید