درک کودکان و نوجوانان از مفاهیم دینی؛ مفهوم پیامبر از دیدگاه اسلام
در قسمت های گذشته درباره خدا و درک کودکان از مفاهیم مربوط به خدا صحبت شد. همانطور که می دانید ابتدای هر مفهوم ابتدا به شرح آن مفهوم از دیدگاه اسلام می پردازیم تا برای خودمان مروری باشد، بعد از آن به بررسی درک کودکان و نوجوانان در سنین مختلف از آن می پردازیم . ان شاءالله بعد از بیان مفاهیم مختلف و چگونگی درک کودکان از آنها، به روش آموزش آن مفاهیم به کودکان می پردازیم.
در این قسمت مفهوم پیامبران را شروع می کنیم و ابتدا طبق روال، از دیدگاه اسلام آن را بررسی می کنیم.
صبورانه با ما همراه باشید...
مفهوم پیامبری و یژگیهای آن
الف) از دیدگاه اسلام
از آنجا که آدمی نیازمند برنامه ای جامع و کامل در زندگی است تا او را به قله ی سعادت برساند و این مهم تنها از عهده ی آفریدگار والای او ساخته است. در جامعه ی بشری انسان های زبده و برگزیده ای مبعوث شده اند که زندگی آنها و گفتار و رفتارشان نمونه ای برجسته از پیوند انسان با ابدیت و نقش خلاق آن در علم و عمل آدمی است. این پیامبران هستند که پیام خدا را به خلق ابلاغ و آنها را در جهت صلاح و سعادت رهبری می کنند.
پیامبران هر چند از جنبه های خارق العاده ای برخوردارند که به آنها اشاره خواهد شد، اما باز هم از جنس بشرند، یعنی همه ی لوازم بشریت را دارا هستند. آنها مانند دیگران می خورند، می خوابند، راه می روند، زناشویی می کنند، فرزند می آورند و سرانجام می میرند و همه ی نیازهای بشری در آنها نیز هست.
آنها مانند دیگران مکلف و موظفند و تکالیفی که به وسیله ی آنها به مردم ابلاغ می شود ، شامل خود آنها هم هست حتی احیانا برخی تکالیف ، به صورتی شدیدتر متوجه آنها می شود. پیامبران همانگونه که برای بهبود زندگی دیگران تلاش می کنند، برای تامین زندگی خود هم کار می کنند. ویژگیهای آنها سبب خروجشان از عالم بشریت نمی شود و اکر غیر از این بود نمی توانستند الگویی برای زندگی مردم باشند.
عصمت:
پیامبران از آغاز تولد تا پایان عمر از همه ی گناهان ، اعم از کبیره و صغیره، معصومند و حتی از روی سهو و فراموشی هم خطایی از آنها سر نمی زند. « منظور از عصمت این است که شخص دارای ملکه ی نفسانی نیرومندی باشد که در سخت ترین شرایط هم او را از ارتکاب گناه باز می دارد، ملکه ای که از آگاهی کامل و دایم به زشتی گناه و اراده ی قوی بر مهار کردن تمایلات نفسانی حاصل می گردد.» و از آنجا که از درون خود با واقعیت هستی ارتباط مستقیم دارند، در تشخیص آنها هم اشتباه راه ندارد. چون چنین حالتی با عنایت خاص الهی تحقق می یابد، فاعلیت آن به خدای متعال نسبت داده می شود.
وحی:
«وحی در لغت به معنای اشاره یا تکلم آهسته و پنهانی با کسی به صورتی که دیگران بر آن مطلع نشود، آمده است و در اصطلاح اهل شرع و علم کلام عبارت از مطالبی است که از جانب آفریدگار در اختیار انبیا گذاشته می شود. » که به چند طریق آن در قرآن اشاره شده است:
1- روح نبی به طور مستقیم محل نزول دستورات و احکام خدا واقع می شود.
2- خدا با ایجاد صدا و به اصطلاح از پشت پرده با پیامبر سخن می گوید، در حالیکه گوینده ای دیده نمی شود.
3- بوسیله ی پیک وحی و فرشته ای که در برابر پیامبر متمثل می شود و پیامبر او را می بیند و گفتار او را می شنود.
در همه ی این موارد سایر مردم از دیدن و شنیدن آن و رسیدن به این حالات محروم هستند، و حال آنکه پیامبر با داشتن مدرکاتی فوق العاده از آنها بهره می گیرد.
معجزه:
«معجزه به امر خارق العاده ای گویند که با اراده ی خدای متعال از شخص مدعی نبوت جهت اثبات ادعای خود ظاهر شود و نشانه ی صدق ادعای وی باشد.» امور خارق العاده اموری است که اسباب و علل عادی ندارند، بلکه عات آن فوق طبیعی است و تحقق آنها مربوط به اذن خاص الهی است. چنین اموری مخصوص بندگان برگزیده ی خداست. و لذا با سحر و جادو، شعبده بازی، اعمال مرتاضان و از این قبیل ، تفاوت های فراوان و اساسی دارد.
نکته ای که باید به آن اشاره کرد، این است که فاعل کارهای خارق العاده ی الهی را می توان خدای متعال دانست، از این نظر که تحقق آنها منوط به اذن خاص اوست، « همچنین می توان آن را به وسایطی مانند فرشتگان یا پیامبران نسبت داد، از آن حیث که بعنوان واسطه یا فاعل قریب دارای نقش هستند» . همانگونه که در قرآن معجزات پیامبران به خود آنها نسبت داده شده است. بنابراین تمام معجزات با اذن و اراده ی الهی صورت می پذیرد ، اما این پیامبران و فرشتگان مامور الهی هستند که در طول اراده ی الهی این رخدادهای خارق العاده به دستشان تحقق می یابد.