مدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــامدرســـــــــه ی مامان هــــــــــــــــــــــا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره

مــدرســـه ی مــامــان هـا

اینجا برای تربیت فرزندانمان همگی هم معلم هستیم هم شاگرد!

مسئولیت پذیری

  آخه من چی بگم به تو... 😠   این که کاری نداره!   اصلا معلوم نیست حواست کجاست   شد یه دفعه کاری رو درست انجام بدی؟...  👈 وقتی کودک در انجام مسئولیتش اشتباهی رو انجام داد و یا نتونست اون کار رو انجام بده، نباید مدام غرغر و سرزنش کنیم چون کودک مطمئن میشه که نمی تونه کاری رو درست انجام بده  📌 در این جور مواقع باید به کودک دلداری بدیم و بهش اطمینان بدیم که هنوز هم مثل قبل دوستش داریم و بهش اعتماد داریم و اگه بیشتر سعی کنه میتونه در کارش موفق بشه. 👌   https://ble.im/Mamanschool ...
27 آذر 1398

تجربه موفق ۴۳؛ برخورد عجولانه یا متدبّرانه؟

دختر سه ساله با گریه اومد پیش مامانش - مامان برچسب ستاره ای که جایزه گرفته بودم نیست😭   - کجا گذاشته بودی؟ - کنار کمدم میخواستم بچسبونم به کمد 😭 - بیا با هم بریم دنبالش بگردیم مادر هرچی میگرده برچسب رو پیدا نمیکنه دخترک همچنان گریه میکنه!  📌 برخورد ۱ (عجولانه) :  - باشه گریه نکن بعدا یکی دیگه میخرم برات - نه من برچسب خودمو میخوام 😭 - خب باید مواظب بودی گمش نمیکردی!😕 - من الان میخوامش😭 - چیکار کنم هرچی میگردیم نیس دیگه، اصلا چیه یه برچسب که انقدر براش گریه میکنی؟😠 - ولی من دوسش داشتم 😭 و.... 📌   برخورد ۲ (مُتدبّرانه) :  - هووووم اینجا که نیست؛ شاید جای دیگه گذاشتی 🤔 - نه همینج...
28 آبان 1398

تجربه موفق ۴۲: پیاده رفتن مسیر پارک همراه با کودک

🔹 روز اول بعد از برگشتن از پارک!  دختر سه ساله حسابی بازی کرده خسته شده و در مسیر برگشت از پارک راضی نمیشه راه بیاد -مامان بغلم کن - بغل؟ باید راه بریم😐 - آخه من خسته ام - خب منم خسته ام😕 - بغل! - شما دیگه بزرگ شدی😒 - ببببببغل😭 - بیا روی این پله استراحت کنیم خستگی مون در بره بعد بریم - نه بغلم کن😭  و بالاخره مادر با عصبانیت و ناراحتی درماندگی تسلیم میشه و با وجود خستگیش و سنگینی دخترش اون رو بغل میکنه به این امید که کمی راه میرن و دخترش رو میذاره زمین و دوباره راه میره...  👈 اما دخترک به هیچ زبونی از بغل مامان پایین نمیاد و کل مسیر به غرغر مامان و گریه ی دخترک سپری میشه!🤦‍♂ 🔹   روز...
13 تير 1398

آیا مادر خوبی هستم؟

📚  آیا مادر خوبی هستم؟  👈 در این کتاب به معیارها و ابزارهایی اشاره شده که یک مادر برای رسیدن به بلوغ عاطفی و پرورش دادن کودکی سالم نیاز دارد. این کتاب حاصل ده جلسه مصاحبه با آقای دکتر رفعتیان است که در قالب پرسش و پاسخ تنظیم شده تا هم ملموس تر باشد و هم ذهن خواننده را بیشتر درگیر کند. 👈موضوعی که از این نوشتار برایم دلنشین و کاربردی بود بحث «به جا آوردن احساسات» و «مدیریت احساسات» بود بخشی از متن کتاب: به جا آوردن احساسات یعنی بدانیم و درک کنیم که اکنون به دلیل اتفاقی که افتاده حس خاصی در ما وجود دارد (غم، نفرت، عصبانیت و...) و وجود چنین احساسی را انکار نکنیم و از آن بدمان نیاید و احسا...
12 ارديبهشت 1398

میلاد حضرت مهدی عج مبارک

     بر چهره پر ز نور مهدی صلوات      بر جان و دل صبور مهدی صلوات      تا امر فرج شود مهیا بفرست       بهر فرج و ظهور مهدی صلوات      ولادت امام زمان (عج) مبارک باد  ...
1 ارديبهشت 1398

سوال درباره بد زبانی کودک

🔹 سوال: فرزند دو سال و نیمه ام حرف بدی رو یاد گرفته و تکرار میکنه، چیکار کنم فراموش کنه؟ 🔸   پاسخ :  وقتی بچه ها حرف بدی رو یاد میگیرن چند کار رو باید انجام بدیم:   ۱-  باید کودک از عامل یا محیطی که اون حرف رو یادگرفته دور بشه تا براش تکرار نشه    ۲- در مورد بچه های بزرگتر با آرامش بگید این حرف خوبی نیست و مامان و بابا هم این حرف رو نمیزنن.  ۳- کلمات پیچیده و جدیدی رو با هم تکرار کنید تا برای او جالب باشه و مثل یک بازی تکرار کنید تا در ذهنش جایگزین بشه  ۴-  اگر باز هم تکرار کرد توجه نکنید و خودتون رو به نشنیدن بزنید؛ نگید دیگه نشنوم، حتی اخم هم نکنید!... ...
15 اسفند 1397

تجربه موفق ۴۱؛ ترس کودک

🔹   تجربه ای موفق از ترس کودک!   یک روز دختر دو ساله ی من تصویر یک سایه سیاه با چشمهای قرمز رو توی کارتون های تلویزیون دید که سریع رد میشد و اتفاقا دختر بچه ای از اون سایه میترسید و فرار میکرد!...  همون لحظه ترس رو توی چهره ی دخترم دیدم بعد هم مدام درباره اش از من سوال میپرسید که اون چی بود رد شد؟ اون سیاهه!...  فکری به ذهنم رسید بردمش توی اتاق و گفتم بیا بهت بگم چی بود🤔 👈 دفتر نقاشیش رو آوردم همون تصویر سایه سیاه با چشمهای قرمز رو براش کشیدم اما با یه لب خندون و مهربون! دختر بچه رو هم کشیدم که ازش نمیترسید  دخترم گفت این گربه اس گفتم یه کم شبیه گربه شد گفت مهربونه؟ لب خندونش رو نشون دادم ...
28 بهمن 1397

چرا انقدر گریه می کنی؟.... (هوش هیجانی)

 یك لحظه فرزندتان شاد و خوشحال است و كمی بعد خشمگین شده و با ناامیدی مطلق گریه می كند!  اگر شما هم مانند بسیاری دیگر از والدین میخواهید راهی برای پاسخ دادن به احساسات و رفتارهای فرزندتان در این لحظات پیدا کنید در مبحث  هوش هیجانی  با ما همراه باشید... 🔹  وقتی كه شما به كودك خود كمك می كنید تا احساسات تند و تیز خود، مانند عصبانیت ناامیدی یا آشفتگی ذهنی را « درك كرده » و آنها را « مدیریت كند » در واقع به او كمك می كنید تا بهره هوش عاطفی یا هوش هیجانی در او افزایش پیدا كند.  👈 محیط امن خانواده بهترین جایی است كه می توان این درسهای مهم زندگی را در آن یاد داد و یاد گرفت. 🔹️...
26 دی 1397

ابراز یا سرکوب احساسات؟!..🤔

🔹 ناپسند دانستن عصبانیت یا ترس کودک باعث نمی‌شود او دیگر این حس را نداشته باشد بلکه او را وامی‌دارد احساسات خود را سرکوب کند!  👈 احساساتی که آزادانه ابراز می‌شوند دیگر کودک را آزار نمی‌دهند اما متاسفانه احساساتی که سرکوب شوند از بین نمی‌روند، بلکه انگار به دام افتاده‌ باشند   همواره دنبال یافتن راهی به بیرون هستند!...  🔸 سوال:  طبق نکته ی گفته شده اگر نباید احساساتی مثل عصبانیت فرزندم رو ناپسند بدانم پس یعنی باید به فرزندم اجازه بدهم تا آزادانه عصبانی شود و خودش را تخلیه کند؟!... 🤔 🔹 پاسخ:    خیر، شما باید به کودک آموزش دهید که بعضی از رفت...
22 دی 1397